گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه امام حسین
جلد دوازدهم
فصل چهاردهم : زیارتی که سیّدِ مرتضی با آن ، امام علیه السلام را زیارت کرد


مصباح الزائر :زیارت دوم ، با واژه های شفابخش که برخی مصیبت های واقعه کربلا در آن ، یاد می شود و حسین که درودها و سلام خدا بر او باد ، با آن ، زیارت می شود . سیّدِ مرتضی عَلَم الهدی رحمه الله با آن ، امام حسین علیه السلام را زیارت کرده است و من ، آن را همان گونه که او خوانده ، می آورم . سیّد مرتضی می گوید : هنگامی که خواستی از خانه ات بیرون بیایی ، بگو : خدایا ! به سوی تو ، رو آورده ام و بر تو ، توکّل کرده ام و از تو ، یاری جسته ام و آهنگ روی تو را دارم و زیارت فرزند پیامبرت را قصد کرده ام و به رضایتت ، چنگ زده ام . خدایا ! مرا در سفر و حَضَر ، و از پیش رو و از پشت سر و راست و چپ و بالا و پایین من ، حفظ کن و از شرّ هر شَروری به عظمتت پناه می برم . خدایا! با آنچه کتاب فرو فرستاده ات بر پیامبر فرستاده ات را حفظ کردی ، مرا حفظ کن ، ای کسی که گفت و راستگوترینِ گویندگان است که : « بی تردید ، ما ذکر را فرو فرستادیم ، و ما ، حافظ آن هستیم » . و هنگامی که به منزل رسیدی ، می گویی : « خدای من ! مرا در منزلی مبارک ، فرود آور که تو بهترینِ فرود آورندگانی » . « خدایا ! مرا [ در این محل ] با صداقت ، داخل کن و با صداقت ، خارج ساز و برایم از جانب خودت ، حجّتی یاری کننده قرار ده » . خداوند ، بزرگ تر است . خداوند ، بزرگ تر است . خداوند بزرگ تر است . خدایا! خیر این بُقعه مبارک و خیر اهل آن را از تو می خواهم ، و از شرّ آن و شرّ اهلش ، به تو پناه می برم . خدایا ! مرا محبوب خلقت بگردان و از روزیِ گسترده ات ، بر من سرازیر کن و مرا بر قیام به ادای حقّت ، موفّق بدار ، به رحمت و رضوان و کَرَم و احسانت ، ای کریم ! و چون گنبد را دیدی ، بگو : « ستایش ، ویژه خداست ، و سلام ، بر بندگان برگزیده خدا ! آیا خدا بهتر است یا آنچه را شریکِ خدا می گیرند ؟ » . « و سلام بر فرستادگان ! و ستایش ، ویژه خدای جهانیان است » . « و سلام بر اِلیاسین (آل یاسین) ! ما نیکوکاران را این گونه پاداش می دهیم » . و سلام بر پاکیزگان پاک ، وصیّان راستین ، قیام کنندگان به فرمان خدا و حجّت های او ، فراخوانان به راه خدا ، مجاهدان در راه خدا ، آن گونه که باید ، خیرخواهانِ همه بندگانش ، جانشینان در سرزمین هایش ، و راهبران به راه هدایت و درست ، که او ستوده و بزرگ است ! و هنگامی که به مرقدْ نزدیک شدی ، بگو : خدایا ! قصد کنندگان ، آهنگ تو کرده اند ، و راغبان ، به فضل تو طمع نموده اند ، و پناهجویان ، به تو چنگ زده اند ، و توکّل کنندگان ، به تو توکّل کرده اند ، و من ، به آهنگ [ زیارت ] تو به این جا آمده ام و بر نواده پیامبرت ، وارد شده ام و به رحمتت ، طمع ورزیده ام و در برابر عزّتت ، خاضعم و سرپرستان کارت را مطیعم و فرمانشان را دنباله روم ، و به تو و فضلت ، پناه آورنده و به قبر ولیّت ، چنگ زننده ، و به ریسمانت ، درآویزنده ام . خدایا ! مرا بر محبّت دوستانت ، ثابت بدار و ردّ پایم را از زیارتشان ، مگُسَل و مرا در زمره ایشان ، محشور بگردان و به شفاعتشان ، مرا به بهشت ، در آور . و هنگامی که به قتلگاه رسیدی ، بگو : « به آنان که جنگ برایشان تحمیل می شود ، اجازه جهاد داده شد ؛ زیرا به آنها ستم شده است ؛ و خدا بر یاری آنها ، کاملاً تواناست » . « و کشته شدگان در راه خدا را مُرده مپندار ؛ بلکه آنان ، زنده اند و نزد خدایشان ، روزی می خورند . به آنچه خداوند ، از فضلش به ایشان داده ، شادمان اند و به کسانی که در پی آنان ، هنوز به ایشان نپیوسته اند ، بشارت می دهند ، که ترسی ندارند و اندوهگین نمی شوند . به نعمت و فضل خدا ، بشارت می دهند و این که خداوند ، پاداش مؤمنان را تباه نمی کند » . « بگو : خدایا ! آفریدگار آسمان ها و زمین ، دانای غیب و حضور ! تو میان بندگانت در آنچه اختلاف می کردند ، حکم می رانی » . « و هرگز ، خدا را از آنچه ستمکاران می کنند ، غافل مشمار ! او به آنها مهلت می دهد برای روزی که چشم ها در آن ، خیره می شوند . با گردن های کشیده ، سر به بالا نموده ، بی آن که پلک بزنند ، دل هایشان [ از وحشت ] خالی شده است . و مردم را بیم ده از روزی که عذاب ، به آنها می رسد و ستمکاران می گویند : خدایا ! [ عذاب ]ما را اندکی به تأخیر بینداز تا دعوتت را پاسخ گوییم و از فرستادگانت ، پیروی کنیم . [ گفته می شود : ] آیا شما نبودید که پیش تر سوگند می خوردید که ما را فنایی نیست ؟ و در خانه های ستمکاران بر خود ، جای گرفتید و برایتان روشن شد که با آنان ، چه کردیم و مثال ها برایتان زدیم [ ؛ امّا سودی نبخشید ] . و بی تردید ، آنها حیله های خود را به کار بستند و مکرشان ، نزد خدا هست و مکرشان ، کوه ها را از جا می کَنْد [ ؛ امّا خداوند ، مانع شد ] . پس هیچ گاه خدا را تخلّف کننده از وعده اش به فرستادگانش مپندار که خداوند ، همیشه پیروز و انتقام گیرنده است » . « و به زودی ، ظالمان می دانند که به کجا باز می گردند » . « از میان مؤمنان ، مردانی اند که بر پیمان خود با خدا ، راست ماندند . پس برخی از آنها ، پیمان خویش را به پایان آوردند [ و شهید شدند ] و برخی از آنان ، انتظار می کشند ، بی آن که تغییری در [ پیمان ]خود بدهند » . ما مصیبت خود را به پای خدا می گذاریم ؛ مصیبت درگذشت نواده پیامبرمان ، سَرورمان و پیشوایمان را . چه قدر بر ما گران است ای ابا عبد اللّه که در این جا ، تنها و بی کس ، غریبانه و دور از وطن ، کشته شده و فتاده باشی ، دور از خاندان و برادران ، برهنه ، بر خاک غلتیده و با گلوی بُریده ، و با سینه ای چاکْ چاک و حریمی مباح گشته ! شیرخواره ات را ذبح کردند ، و خانواده ات را به اسیری بردند ، و کاروانت را غارت کردند . به راست و چپ می رفتی و جرعه های هراس را می نوشیدی . دریغ و صد دریغ بر تو که تشنه ، بر زمین سوزان [ کربلا ] افتادی ، بی آن که بتوانی سخنی بگویی و یا پاسخی بدهی و زنان و فرزندانت ، به دردِ از دست دادنت ، گرفتار شدند و سرت از پیکرت ، جدا گشت . با به خاک افتادن تو ، اسلام ، به خاک افتاد و حدود و احکام [ الهی ] ، تعطیل گشت و روزگار سیاهی ، فرا رسید و خورشید ، گرفت و ماه ، تیره شد و ابر و باران ، محبوس گشتند و عرش و آسمان ، به لرزه در آمد و زمین و صحرا ، بر خود لرزیدند و بلا ، فراگیر شد و هوس ها ، گونه گون شد و پیامبر ، به فقدانت ، دردمند شد و [ زهرای ]بتول ، ناآرام گشت و خِردها ، سرگردان شدند . لعنت خدا بر کسی که بر تو ظلم و بیداد کرد و آب را از تو ، باز داشت و تو را خُرد نمود و به تو ، خیانت کرد و تو را وا نهاد و بر تو شورانْد و تو را کُشت و عهد و پیمان با تو را شکست و وعده اش را زیر پا نهاد و به میثاقش عمل نکرد و دشمنِ تو را یاری داد و با کردارش ، جدّت را به خشم آورد ! سلام و رضوان و برکات و درودهای خدا ، بر تو و بر پاکان از نسلت ، و نجیبان از خاندانت باد که همانا او ستوده و بزرگ است !

.
ثُمَّ تَدخُلُ القُبَّهَ الشَّریفَهَ وتَقِفُ عَلَی القَبرِ الشَّریفِ وتَقولُ : السَّلامُ عَلی آدَمَ صَفوَهِ اللّهِ فی خَلیقَتِهِ ، السَّلامُ عَلی شَیثٍ وَلِیِّ اللّهِ وخِیَرَتِهِ ، السَّلامُ عَلی إدریسَ القائِمِ للّهِِ بِحُجَّتِهِ ، السَّلامُ عَلی نوحٍ المُجابِ فی دَعوَتِهِ ، السَّلامُ عَلی هودٍ المُؤَیَّدِ مِنَ اللّهِ بِمَعونَتِهِ ، السَّلامُ عَلی صالِحٍ الَّذی وَجَّهَهُ اللّهُ بِکَرامَتِهِ ، السَّلامُ عَلی إبراهیمَ الّذی حَباهُ اللّهُ بِخُلَّتِهِ (1) ، السَّلامُ عَلی إسماعیلَ الَّذی فَداهُ اللّهُ بِذِبحٍ عَظیمٍ مِن جَنَّتِهِ ، السَّلامُ عَلی إسحاقَ الَّذی جَعَلَ اللّهُ النُّبُوَّهَ فی ذُرِّیَّتِهِ ، السَّلامُ عَلی یَعقوبَ الَّذی رَدَّ اللّهُ بَصَرَهُ بِرَحمَتِهِ ، السَّلامُ عَلی یوسُفَ الَّذی نَجّاهُ اللّهُ مِنَ الجُبِّ بِعَظَمَتِهِ ، السَّلامُ عَلی موسَی الَّذی فَلَقَ اللّهُ لَهُ البَحرَ بِقُدرَتِهِ ، السَّلامُ عَلی هارونَ الَّذی خَصَّهُ اللّهُ بِنُبُوَّتِهِ ، السَّلامُ عَلی شُعَیبٍ الَّذی نَصَرَهُ اللّهُ عَلی اُمَّتِهِ ، السَّلامُ عَلی داوودَ الَّذی تابَ اللّهُ عَلَیهِ مِن بَعدِ خَطیئَتِهِ ، السَّلامُ عَلی سُلَیمانَ الَّذی ذَلَّت لَهُ الجِنُّ بِعِزَّتِهِ ، السَّلامُ عَلی أیّوبَ الَّذی شَفاهُ اللّهُ مِن عِلَّتِهِ ، السَّلامُ عَلی یونُسَ الَّذی أنجَزَ اللّهُ لَهُ مَضمونَ عِدَتِهِ ، السَّلامُ عَلی زَکَرِیَّا الصّابِرِ عَلی مِحنَتِهِ ، السَّلامُ عَلَی العُزَیرِ الَّذی أحیاهُ اللّهُ بَعدَ مَیتَتِهِ ، السَّلامُ عَلی یَحیَی الَّذی أزلَفَهُ (2) اللّهُ بِشَهادَتِهِ ، السَّلامُ عَلی عیسَی الَّذی هُوَ روحُ اللّهِ وکَلِمَتُهُ . السَّلامُ عَلی مُحَمَّدٍ حَبیبِ اللّهِ وصَفوَتِهِ ، السَّلامُ عَلی أمیرِ المُؤمِنینَ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ المَخصوصِ بِکَرامَتِهِ وبِاُخُوَّتِهِ ، السَّلامُ عَلی فاطِمَهَ الزَّهراءِ ابنَتِهِ ، السَّلامُ عَلی أبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ وَصِیِّ أبیهِ وخَلیفَتِهِ ، السَّلامُ عَلَی الحُسَینِ الّذی سَمَحَت نَفسُهُ بِمُهجَتِهِ ، السَّلامُ عَلی مَن أطاعَ اللّهَ فی سِرِّهِ وعَلانِیَتِهِ ، السَّلامُ عَلی مَن جَعَلَ اللّهُ الشِّفاءَ فی تُربَتِهِ ، السَّلامُ عَلی مَنِ الإِجابَهُ تَحتَ قُبَّتِهِ ، السَّلامُ عَلی مَنِ الأَئِمَّهُ مِن ذُرِّیَّتِهِ ، السَّلامُ عَلَی ابنِ خاتَمِ الأَنبِیاءِ ، السَّلامُ عَلَی ابنِ سَیِّدِ الأَوصِیاءِ ، السَّلامُ عَلَی ابنِ فاطِمَهَ الزَّهراءِ ، السَّلامُ عَلَی ابنِ خَدیجَهَ الکُبری ، السَّلامُ عَلَی ابنِ سِدرَهِ المُنتَهی ، السَّلامُ عَلَی ابنِ جَنَّهِ المَأوی ، السَّلامُ عَلَی ابنِ زَمزَمَ وَالصَّفا ، السَّلامُ عَلَی المُرَمَّلِ بِالدِّماءِ ، السَّلامُ عَلَی المَهتوکِ الخِباءِ ، السَّلامُ عَلی خامِسِ أصحابِ الکِساءِ ، السَّلامُ عَلی غَریبِ الغُرَباءِ ، السَّلامُ عَلی شَهیدِ الشُّهَداءِ ، السَّلامُ عَلی قَتیلِ الأَدعِیاءِ ، السَّلامُ عَلی ساکِنِ کَربَلاءَ ، السَّلامُ عَلی مَن بَکَتهُ مَلائِکَهُ السَّماءِ ، السَّلامُ عَلی مَن ذُرِّیَّتُهُ الأَزکِیاءُ . السَّلامُ عَلی یَعسوبِ الدّینِ ، السَّلامُ عَلی مَنازِلِ البَراهینِ ، السَّلامُ عَلَی الأَئِمَّهِ السّاداتِ ، السَّلامُ عَلَی الجُیوبِ المُضَرَّجاتِ ، السَّلامُ عَلَی الشِّفاهِ الذّابِلاتِ ، السَّلامُ عَلَی النُّفوسِ المُصطَلَماتِ ، السَّلامُ عَلَی الأَرواحِ المُختَلَساتِ ، السَّلامُ عَلَی الأَجسادِ العارِیاتِ ، السَّلامُ عَلَی الجُسومِ الشّاخِباتِ (3) ، السَّلامُ عَلَی الدِّماءِ السّائِلاتِ ، السَّلامُ عَلَی الأَعضاءِ المُقَطَّعاتِ ، السَّلامُ عَلَی الرُّؤوسِ المُشالاتِ ، السَّلامُ عَلَی النِّسوَهِ البارِزاتِ . السَّلامُ عَلی حُجَّهِ رَبِّ العالَمینَ . السَّلامُ عَلَیکَ وعَلی آبائِکَ الطّاهِرینَ المُستَشهَدینَ ، السَّلامُ عَلَیکَ وعَلی ذُرِّیَّتِکَ النّاصِرینَ ، السَّلامُ عَلَیکَ وعَلَی المَلائِکَهِ المُضاجِعینَ . السَّلامُ عَلَی القَتیلِ المَظلومِ ، السَّلامُ عَلی أخیهِ المَسمومِ ، السَّلامُ عَلی عَلِیٍّ الکَبیرِ ، السَّلامُ عَلَی الرَّضیعِ الصَّغیرِ ، السَّلامُ عَلَی الأَبدانِ السَّلیبَهِ ، السَّلامُ عَلَی العِترَهِ الغَریبَهِ ، السَّلامُ عَلَی المُجَدَّلینَ فِی الفَلَواتِ ، السَّلامُ عَلَی النّازِحینَ عَنِ الأَوطانِ ، السَّلامُ عَلَی المَدفونینَ بِلا أکفانٍ ، السَّلامُ عَلَی الرُّؤوسِ المُفَرَّقَهِ عَنِ الأَبدانِ ، السَّلامُ عَلَی المُحتَسِبِ الصّابِرِ ، السَّلامُ عَلَی المَظلومِ بِلا ناصِرٍ ، السَّلامُ عَلی ساکِنِ التُّربَهِ الزّاکِیَهِ ، السَّلامُ عَلی صاحِبِ القُبَّهِ السّامِیَهِ . السَّلامُ عَلی مَن طَهَّرَهُ الجَلیلُ ، السَّلامُ عَلی مَن بَشَّرَ (4) بِهِ جَبرَئیلُ ، السَّلامُ عَلی مَن ناغاهُ فِی المَهدِ میکائیلُ ، السَّلامُ عَلی مَن نُکِثَت ذِمَّتُهُ وذِمَّهُ حَرَمِهِ ، السَّلامُ عَلی مَنِ انتُهِکَت حُرمَهُ الإِسلامِ فی إراقَهِ دَمِهِ ، السَّلامُ عَلَی المُغَسَّلِ بِدَمِ الجِراحِ ، السَّلامُ عَلَی المُجَرَّعِ بِکاساتِ مَراراتِ الرِّماحِ ، السَّلامُ عَلَی المُستَضامِ المُستَباحِ ، السَّلامُ عَلَی المَهجورِ فِی الوری ، السَّلامُ عَلَی المُنفَرِدِ بِالعَراءِ ، السَّلامُ عَلی مَن تَوَلّی دَفنَهُ أهلُ القُری ، السَّلامُ عَلَی المَقطوعِ الوَتینِ ، السَّلامُ عَلَی المُحامی بِلا مُعینٍ ، السَّلامُ عَلَی الشَّیبِ الخَضیبِ ، السَّلامُ عَلَی الخَدِّ التّریبِ ، السَّلامُ عَلَی البَدَنِ السَّلیبِ ، السَّلامُ عَلَی الثَّغرِ المَقروعِ بِالقَضیبِ ، السَّلامُ عَلَی الوَدَجِ المَقطوعِ ، السَّلامُ عَلَی الرَّأسِ المَرفوعِ ، السَّلامُ عَلَی الشِّلوِ (5) المَوضوعِ ، السَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ . ثُمَّ تَحَوَّل إلی عِندِ الرَّأسِ ، وقُل : السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ سَیِّدِ الوَصِیّینَ ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ خِیَرَهِ رَبِّ العالَمینَ ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ فاطِمَهَ الزَّهراءِ سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ خَدیجَهَ الکُبری ، السَّلامُ عَلَیکَ یَا مَن بَکَت فی مُصابِهِ السَّماواتُ العُلی ، السَّلامُ عَلَیکَ یا مَن بَکَت لِفَقدِهِ الأَرَضونَ السُّفلی . السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّهَ اللّهِ عَلی أهلِ الدُّنیا ، السَّلامُ عَلَیکَ یا صَریعَ الدَّمعَهِ السّاکِبَهِ العَبری ، السَّلامُ عَلَیکَ یا مُذیبَ الکَبِدِ الحَرّی ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ یَعسوبِ الدّینِ ، السَّلامُ عَلَیکَ یا عِصمَهَ المُتَّقینَ ، السَّلامُ عَلَیکَ یا عَلَمَ المُهتَدینَ ، السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّهَ اللّهِ الکُبری ، السَّلامُ عَلَی الإِمامِ المَفطومِ مِنَ الزَّلَلِ ، المُبَرَّإِ مِن کُلِّ عَیبٍ ، السَّلامُ عَلَی ابنِ الرَّسولِ وقُرَّهِ عَینِ البَتولِ ، السَّلامُ عَلی مَن کانَ یُناغیهِ جَبرَئیلُ ، ویُلاعِبُهُ میکائیلُ ، السَّلامُ عَلَی التّینِ وَالزَّیتونِ ، السَّلامُ عَلی کِفَّتَیِ المیزانِ المَذکورِ فی سورَهِ الرَّحمنِ ، المُعَبَّرِ عَنهُمَا بِاللُّؤلُؤِ وَالمَرجانِ ، السَّلامُ عَلی اُمَناءِ المُهَیمِنِ المَنّانِ ، السَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ . السَّلامُ عَلَی المَقتولِ المَظلومِ ، السَّلامُ عَلَی المَمنوعِ مِن ماءِ الفُراتِ ، السَّلامُ عَلی سَیِّدِ السّاداتِ ، السَّلامُ عَلی قائِدِ القاداتِ ، السَّلامُ عَلی حَبلِ اللّهِ المَتینِ ، السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّهَ اللّهِ وَابنَ حُجَّتِهِ وأبا حُجَجِهِ ، أشهَدُ لَقَد طَیَّبَ اللّهُ بِکَ التُّرابَ ، وأوضَحَ بِکَ الکِتابَ ، وأعظَمَ بِکَ المُصابَ ، وجَعَلَکَ وجَدَّکَ وأباکَ واُمَّکَ وأخاکَ عِبرَهً لِاُولِی الأَلبابِ . [یَابنَ المَیامینِ الأَطیابِ ، التّالینَ الکِتابَ ، وَجَّهتُ سَلامی إلَیکَ ، وعَوَّلتُ فی قَضاءِ حَوائِجی بَعدَ اللّهِ عَلَیکَ ، ما خابَ مَن تَمَسَّکَ بِکَ ، ولَجَأَ إلَیکَ ، صَلَّی اللّهُ عَلَیکَ ، وجَعَلَ أفئِدَهً مِنَ النّاسِ تَهوی إلَیکَ ، وَالسَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ] (6) . السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ خِیَرَهِ الأَخیارِ ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ عُنصُرِ الأَبرارِ ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ قَسیمِ الجَنَّهِ وَالنّارِ ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ بَقِیَّهِ النَّبِیّینَ ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ صالِحِ المُؤمِنینَ ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ النَّبَأِ العَظیمِ ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ الصِّراطِ المُستَقیمِ . أشهَدُ أنَّکَ حُجَّهُ اللّهِ فی أرضِهِ ، أشهَدُ أنَّ الَّذینَ خالَفوکَ ، وأنَّ الَّذینَ قَتَلوکَ وَالَّذینَ خَذَلوکَ ، وأنَّ الَّذینَ جَحَدوا حَقَّکَ ومَنَعوکَ إرثَکَ ، مَلعونونَ عَلی لِسانِ النَّبِیِّ الاُمِّیِّ وقَد خابَ مَنِ افتَری ، لَعَنَ اللّهُ الظّالِمینَ لَکُم مِنَ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ ، وضاعَفَ عَلَیهِمُ العَذابَ الأَلیمَ ، عَذابا لا یُعَذِّبُهُ أحَدا مِنَ العالَمینَ . ثُمَّ انکَبَّ عَلَی الضَّریحِ وقَبِّلِ التُّربَهَ وقُل : السَّلامُ عَلَیکَ یا أوَّلَ مَظلومٍ انتُهِکَ دَمُهُ وضُیِّعَت فیهِ حُرمَهُ الإِسلامِ ؛ فَلَعَنَ اللّهُ اُمَّهً أسَّسَت أساسَ الظُّلمِ وَالجَورِ عَلَیکُم أهلَ البَیتِ ، أشهَدُ أنّی سِلمٌ لِمَن سالَمتَ ، وحَربٌ لِمَن حارَبتَ ، مُبطِلٌ لِما أبطَلتَ ، مُحَقِّقٌ لِما حَقَّقتَ ، فَاشفَع لی عِندَ رَبّی ورَبِّکَ ، فی خَلاصِ رَقَبَتی مِنَ النّارِ ، وقَضاءِ حَوائِجی فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ ، صَلَواتُ اللّهِ عَلَیکَ ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ . ثُمَّ تَحَوَّلُ إلی جانِبِ القَبرِ وتَستَقبِلُ القِبلَهَ ، وتَرفَعُ یَدَیکَ وتَقولُ : اللّهُمَّ إنَّ استِغفاری إیّاکَ وأنَا مُصِرٌّ عَلی ما نَهَیتَ قِلَّهُ حَیاءٍ ، وتَرکِیَ الاِستِغفارَ مَعَ عِلمی بِسَعَهِ حِلمِکَ تَضییعٌ لِحَقِّ الرَّجاءِ ، اللّهُمَّ إنَّ ذُنوبی تُؤیِسُنی أن أرجُوَکَ ، وإنَّ عِلمی بِسَعَهِ رَحمَتِکَ یُؤمِنُنی أن أخشاکَ ، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وحَقِّق رَجائی لَکَ ، وکَذِّب خَوفی مِنکَ ، وکُن لی عِندَ أحسَنِ ظَنّی بِکَ ، یا أکرَمَ الأَکرَمینَ ، وأیِّدنی بِالعِصمَهِ ، وأنطِق لِسانی بِالحِکمَهِ ، وَاجعَلنی مِمَّن یَندَمُ عَلی ما صَنَعَهُ فی أمسِهِ . اللّهُمَّ إنَّ الغَنِیَّ مَنِ استَغنی عَن خَلقِکَ بِکَ ، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وأغنِنی یا رَبِّ عَن خَلقِکَ ، وَاجعَلنی مِمَّن لا یَبسُطُ کَفَّهُ إلّا إلَیکَ ، اللّهُمَّ إنَّ الشَّقِیَّ مَن قَنَطَ (7) وأمامَهُ التَّوبَهُ وخَلفَهُ الرَّحمَهُ ، وإن کُنتُ ضَعیفَ العَمَلِ فَإِنّی فی رَحمَتِکَ قَوِیُّ الأَمَلِ ، فَهَب لی ضَعفَ عَمَلی لِقُوَّهِ أمَلی . اللّهُمَّ أمَرتَ فَعَصَینا ، ونَهَیتَ فَمَا انتَهَینا ، وذَکَّرتَ فَتناسَینا ، وبَصَّرتَ فَتَعامَینا ، وحَذَّرتَ فَتَعَدَّینا ، وما کانَ ذلِکَ جَزاءَ إحسانِکَ إلَینا ، وأنتَ أعلَمُ بِما أعلَنّا وما أخفَینا ، وأخبَرُ بِما نَأتی وما أتَینا ، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ولا تُؤاخِذنا بِما أخطَأنا فیهِ ونَسینا ، وهَب لَنا حُقوقَکَ لَدَینا ، وتَمِّم إحسانَکَ إلَینا ، وأسبِغ رَحمَتَکَ عَلَینا . إنّا نَتَوَسَّلُ إلَیکَ بِهذَا الصِّدّیقِ الإِمامِ ، ونَسأَلُکَ بِالحَقِّ الَّذی جَعَلتَهُ لَهُ ولِجَدِّهِ رَسولِکَ ولِأَبَوَیهِ عَلِیٍّ وفاطِمَهَ أهلِ بَیتِ الرَّحمَهِ ، إدرارَ الرِّزقِ الَّذی بِهِ قِوامُ حَیاتِنا ، وصَلاحُ أحوالِ عِیالِنا ، فَأَنتَ الکَریمُ الَّذی تُعطی مِن سَعَهٍ ، وتَمنَعُ عَن قُدرَهٍ ، ونَحنُ نَسأَلُکَ مِنَ الخَیرِ ما یَکونُ صَلاحا لِلدُّنیا ، وبَلاغا لِلآخِرَهِ ، وآتِنا فی الدُّنیا حَسَنَهً وفِی الآخِرَهِ حَسَنَهً وقِنا عَذابَ النّارِ .



1- .الخُلّه بالضمّ : الصداقه والمحبّه ، والخلیل : الصدیق (النهایه : ج 2 ص 72 «خلل») .
2- .أزْلَفَها : قدّمها ، والأصل فیه القربُ والتقدّم (النهایه : ج 2 ص 309 «زلف») .
3- .الشَّخب : الدم ، وکلّ ما سال فقد شَخَبَ . وشَخَبَ أوداجَهُ دَماً : قَطَعها (لسان العرب : ج 1 ص 485 «شخب») . وفی بحار الأنوار : «الشاحبات» بدل «الشاخبات» .
4- .فی بحار الأنوار : «افتخر» بدل «بشّر» .
5- .الشِّلْوُ : العضو من أعضاء اللحم ، وأشلاء الإنسان : أعضاؤه بعد البلی والتفرّق (الصحاح : ج 6 ص 2395 «شلا») .
6- .ما بین المعقوفین أثبتناه من بحار الأنوار : ج 101 ص 236 .
7- .القُنُوطُ : أشدّ الیأس ، یقال : قَنِطَ یَقْنَطُ (النهایه : ج 4 ص 113 «قنط») .



سپس ، به زیر گنبد شریف می آیی و بر سرِ قبر شریف [ ِ امام علیه السلام ] می ایستی و می گویی : سلام بر آدم ، برگزیده خدا میان مردمانش ! سلام بر شَیث ، ولیّ و برگرفته خدا ! سلام بر ادریس ، قیام کننده برای خدا به همراه حجّتش ! سلام بر نوح مستجاب الدعوه ! سلام بر هود تأیید شده با یاری خدا ! سلام بر صالح ، که خدا با کرامت خویش به او آبرو بخشید ! سلام بر ابراهیم که خدا دوستی اش را نثارش کرد ! سلام بر اسماعیل که خداوند ، ذبحی بزرگ از بهشت را جانْ فدایش کرد ! سلام بر اسحاق که خداوند ، نبوّت را در نسل او قرار داد ! سلام بر یعقوب که خداوند ، دیده اش را با رحمتش به او باز گردانْد ! سلام بر یوسف که خداوند با بزرگی اش او را از چاه ، رهایی بخشید ! سلام بر موسی که خداوند ، دریا را برایش با قدرتش شکافت ! سلام بر هارون که خدا ، او را به پیامبری مخصوص کرد ! سلام بر شعیب که خداوند ، در برابر امّتش یاری اش داد ! سلام بر داوود که پس از خطایش ، خداوند به سوی او باز گشت ! سلام بر سلیمان که جن به عزّت خداوند ، در برابرش رام شد ! سلام بر ایّوب که خداوند ، بیماری اش را شفا داد ! سلام بر یونس که خداوند ، به وعده تضمینی اش به او وفا کرد ! سلام بر زکریّا ، شکیبا بر گرفتاری اش ! سلام بر عُزَیر که پس از مرگش ، خداوند ، زنده اش کرد ! سلام بر یحیی که خدا با شهادتش ، به خود ، نزدیک اش کرد ! سلام بر عیسی که روح و کلمه خداست ! سلام بر محمّد ، حبیب خدا و برگزیده او ! سلام بر امیر مؤمنان ، علی بن ابی طالب ؛ آن ویژه شده به کرامت محمّد صلی الله علیه و آله و برادری اش ! سلام بر فاطمه زهرا ، دخترش ! سلام بر ابو محمّد ، حسن ، وصیّ پدرش و جانشین او ! سلام بر حسین که از خون و جان خویش گذشت ! سلام بر آن که خدا را در نهان و آشکار ، اطاعت کرد ! سلام بر آن که خداوند ، شفا را در تربت او قرار داد ! سلام بر کسی که اجابت دعا ، زیر گنبد اوست ! سلام بر امامان از نسل او ! سلام بر فرزند خاتم پیامبران ! سلام بر فرزند سَرور اوصیا ! سلام بر فرزند فاطمه زهرا ! سلام بر فرزند خدیجه کبرا ! سلام بر فرزند سِدرَهُ المُنتهی ! سلام بر فرزند جَنّه المَأوی ! سلام بر فرزند زمزم و صفا ! سلام بر آن که در خون خود غلتیده و خیمه اش دریده ! سلام بر پنجمین تن از اصحاب کَساء ! سلام بر غریبِ غریبان ! سلام بر شهیدِ شهیدان ! سلام بر کشته شده به دست حرام زادگان ! سلام بر ساکن کربلا ! سلام بر کسی که فرشتگان آسمان ، بر او می گِریند ! و سلام بر آن که فرزندانش ، پاکان اند ! سلام بر بزرگ دین ! سلام بر جایگاه برهان ها ! سلام بر امامان بزرگ ! سلام بر گریبان های خون آلود ! سلام بر لب های خشکیده ! سلام بر نَفَس های بُریده ! سلام بر جان های تَرک تن گفته ! سلام بر پیکرهای برهنه ! سلام بر بدن های خونین ! سلام بر خون های جاری ! سلام بر عضوهای قطع شده ! سلام بر سرهای بالا رفته [ بر نیزه ] ! سلام بر زنانِ بیرون دویده [ از خیمه ] ! سلام بر حجّتِ خدای عالمیان ! سلام بر تو و بر پدران پاک شهیدت ! سلام بر تو و بر فرزندان یاری دهنده ات ! سلام بر تو و بر فرشتگان همراهت ! سلام بر کشته مظلوم ! سلام بر برادر مسموم او ! سلام بر علی اکبر ! سلام بر شیرخوار خُرد ! سلام بر پیکرهای برهنه ! سلام بر خاندان غریب ! سلام بر افتادگان در صحراها ! سلام بر جدا افتادگان از وطن ها ! سلام بر دفن شدگان بی کفن ! سلام بر سرهای جدا از بدن ! سلام بر شکیبا به پای خدا ! سلام بر ستم دیده بدون یاور ! سلام بر ساکن تربت پاک ! سلام بر صاحب گنبد بلند ! سلام بر آن که [ خدای ] جلیل ، پاکیزه اش کرد ! سلام بر کسی که جبرئیل به او بشارت داد ( / افتخار کرد) ! سلام بر آن که میکائیل برایش در گهواره ، لالایی می خوانْد ! سلام بر آن که بیعتش و احترام حرمش را شکستند ! سلام بر کسی که با ریخته شدن خونش ، حرمت اسلام ، شکسته شد ! سلام بر غسل کرده با خونِ زخم ! سلام بر جرعه نوش کاسه های تلخی سرنیزه ها ! سلام بر ستم دیده [ خونْ ]مباح گشته ! سلام بر مهجور میان مردم ! سلام بر تن های در دشت ! سلام بر کسی که دفنش را روستانشینان ، عهده دار شدند ! سلام بر آن که رگ قلبش بُریده شده ! سلام بر حمایتگر بدون یاور ! سلام بر موی سپیدِ رنگین شده [ به خون ] ! سلام بر گونه بر خاک ساییده ! سلام بر بدن برهنه شده ! سلام بر دندانِ با چوبْ نواخته شده ! سلام بر رگ بُریده ! سلام بر سرِ بالا رفته [ بر نیزه ] ! سلام بر بدن تکّه تکّه شده ! سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد ! آن گاه ، به نزد سر بگرد و بگو : سلام بر تو ، ای ابا عبد اللّه ! سلام بر تو ، ای فرزند پیامبر خدا ! سلام بر تو ، ای فرزند سَرور وصیّان ! سلام بر تو ، ای فرزند برگزیده خدای جهانیان ! سلام بر تو ، ای فرزند فاطمه زهرا ، سَرور زنان جهانیان ! سلام بر تو ، ای فرزند خدیجه کبرا ! سلام بر تو ، ای که آسمان های بَرین در مصیبتش گریستند ! سلام بر تو ، ای که زمین های زیرین بر فقدانش گریستند ! سلام بر تو ، ای حجّت خدا بر اهل دنیا ! سلام بر تو ، ای فتاده اشک های جانسوز و ریزان ! سلام بر تو ، ای ذوب کننده جگرِ سوزان ! سلام بر تو ، ای فرزند بزرگ دین ! سلام بر تو ، ای عصمت پرهیزگاران ! سلام بر تو ، ای نشانِ ره یافتگان ! سلام بر تو ، ای حجّت بزرگ خدا ! سلام بر امام بُریده از لغزش ها و پاکیزه از همه عیب ها ! سلام بر فرزند پیامبر و نور چشم بتول ! سلام بر آن که جبرئیل ، هم سخنش و میکائیل ، همبازی اش بود ! سلام بر انجیر و زیتون ! سلام بر دو کفه ترازوی یاد شده در سوره «الرحمن» ، با تعبیر «لؤلؤ و مرجان» ! سلام بر اُمنای خدای چیره منّان ! سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد ! سلام بر کشته ستم دیده ! سلام بر منع شده از آب فرات ! سلام بر سَرور سَروران ! سلام بر رهبر رهبران ! سلام بر ریسمان استوار خدا ! سلام بر تو ، ای حجّت خدا و فرزند حجّتش و پدر حجّتش ! گواهی می دهم که خدا ، خاک را با تو پاکیزه (متبرّک) و کتاب را با تو روشن ساخت ، و مصیبت را با تو سنگین کرد و تو را و جدّت و پدرت و مادرت و برادرت را سرمشق خِردمندان گردانْد ! ای فرزند خجستگان پاک و تلاوت کنندگان کتاب ! سلامم را به روی تو ، روانه کرده و برای بر آورده شدن حاجت هایم ، پس از خدا ، بر تو اتّکا کرده ام . آن که به تو تمسّک و پناه جُست ، ناکام نگشت . خداوند ، بر تو درود فرستد و دل هایی از مردمان را هوادارِ تو قرار دهد . سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد ! (1) سلام بر تو ، ای فرزند برگزیده برگزیدگان ! سلام بر تو ، ای فرزند جوهر نیکان ! سلام بر تو ، ای فرزند تقسیم کننده بهشت و دوزخ ! سلام بر تو ، ای فرزند بازمانده پیامبران ! سلام بر تو ، ای فرزند صالح مؤمنان ! سلام بر تو ، ای فرزند خبرِ بزرگ ! سلام بر تو ، ای فرزند راه راست ! گواهی می دهم که تو ، حجّت خدا در زمینش هستی . گواهی می دهم که مخالفان تو ، کُشندگان تو ، وا گذارندگان تو ، منکران حقّت و مانعان تو از اِرثت ، بر زبان پیامبر مَکّی ، لعنت شده اند و بی تردید ، آن که افترا می بندد ، ناکام می شود . خداوند ، ستمکاران به شما را از اوّلین و آخرین ، لعنت کند و عذاب دردناک را بر ایشان ، دوچندان گردانَد ؛ عذابی که هیچ یک از جهانیان را آن گونه عذاب نکرده است ! سپس ، خود را بر ضریح بیفکن و تربت [ ِ مزار ] را ببوس و بگو : سلام بر تو ، ای نخستین مظلومی که حرمت مسلمانی و خونش ، زیر پا نهاده شد ! خداوند ، گروهی را که پایه های ظلم و بیداد بر شما اهل بیت را بنیان نهادند ، لعنت کند ! گواهی می دهم که من در برابر هر کس که با او در آشتی هستی ، در آشتی ام و با هر که در جنگی ، در جنگم ، آنچه را باطل می دانی ، باطل می شمرم و آنچه را حقیقت می دانی ، حقیقت می بینم . نزد خدای من و خدای خویش ، برای رهایی ام از آتش و بر آورده شدن حاجت هایم در دنیا و آخرت ، شفاعتم کن . درودهای خدا و رحمت و برکات خدا بر تو باد! آن گاه ، به کنار قبر می روی و رو به قبله ، دستانت را بالا می بری و می گویی : خدایا ! آمرزش خواهی ام با وجود پافشاری بر آنچه از آن نهی کردی ، کم حیایی است و آمرزش خواهی نکردن با وجود آگاهی ام به گستره بردباری ات ، تباه کردنِ حقّ امیدواری است . خدایا ! گناهانم ، مرا از امیدواری به تو ، مأیوس کرده ، و آگاهی ام به گستردگی رحمتت ، مرا از ترس تو ، ایمن کرده است . پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست ، و امیدم را به تو ، تصدیق کن و هراسم را از تو ، تکذیب بنما و همان جا [ و همان گونه ] باش که بهترین گمانم می گوید ای مهربان ترینِ مهربانان و مرا با عصمت ، تأیید فرما و زبانم را به حکمت ، بگشای و مرا از کسانی قرار ده که بر آنچه در دیروز خود تباه کرده اند ، پشیمان می شوند . خدایا ! توانگر ، کسی است که با تو از خَلقت ، بی نیازی جوید . بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و مرا از خَلقت ، بی نیاز گردان و مرا از کسانی قرار ده که دست طلب ، جز به سوی تو نمی گشایند . خدایا ! شور بخت ، آن ناامیدی است که پیش رویش ، توبه و پشت سرش ، رحمت است [ و آنها را نمی بیند ] ؛ امّا من اگر در عمل ، ضعیفم ، در امید به رحمتت ، نیرومندم . پس ضعف عملم را به نیرومندی امیدم ، ببخش . خدایا ! به ما فرمان دادی و نافرمانی ات کردیم ، و ما را باز داشتی و دست نکشیدیم ، و به یادمان آوردی و از یاد بردیم ، و بینایمان نمودی و نادیده گرفتیم ، و برایمان مرز نهادی و آن را زیر پا گذاشتیم ، و این ، جزای احسان تو به ما نبود و تو به آنچه آشکار و نهان کردیم ، داناتری و به آنچه می آوریم و آوردیم ، آگاه تری . پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و ما را به آنچه در آن خطا و فراموش کردیم ، بازخواست مکن و حقوق خود را بر ما ببخش و احسانت را بر ما کامل کن و رحمتت را بر ما سرازیر نما . خدایا ! با این امام راستین ، به تو توسّل می جوییم و به حقّی که برای او و برای جدّش ، فرستاده ات ، و برای پدر و مادرش علی و فاطمه ، خاندان رحمت ، قرار داده ای ، فراوانیِ روزی ای را که قوام زندگی ما و سامان حال خانواده مان به آن است ، از تو می خواهیم ، که تو بزرگواری هستی که از سرِ گستردگی می بخشی و از سرِ قدرت ، باز می داری و ما از خیر ، آن چیزی را می خواهیم که سامان دهنده دنیایمان و رساننده به آخرتمان باشد . در دنیا و آخرت ، به ما نیکی بده و از عذاب دوزخ نگاهمان دار .

.

1- .مطالب این بند ، از بحار الأنوار ، افزوده شده است .

ثُمَّ تَحَوَّل إلی عِندِ الرِّجلَینِ وقُل : السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ ، وعَلی مَلائِکَهِ اللّهِ المُرَفرِفینَ حَولَ قُبَّتِکَ ، الحافّینَ بِتُربَتِکَ ، الطّائِفینَ بِعَرصَتِکَ ، الوارِدینَ لِزِیارَتِکَ ، السَّلامُ عَلَیکَ فَإِنّی قَصَدتُ إلَیکَ ، ورَجَوتُ الفَوزَ لَدَیکَ ، السَّلامُ عَلَیکَ سَلامَ العارِفِ بِحُرمَتِکَ ، المُخلِصِ فی وِلایَتِکَ ، المُتَقَرِّبِ إلَی اللّهِ بِمَحَبَّتِکَ ، البَریءِ مِن أعدائِکَ ، سَلامَ مَن قَلبُهُ بِمُصابِکَ مَقروحٌ ، ودَمعُهُ عِندَ ذِکرِکَ مَسفوحٌ ، سَلامَ المَفجوعِ المَحزونِ ، الوالِهِ المِسکینِ ، سَلامَ مَن لَو کانَ مَعَکَ بِالطُّفوفِ لَوَقاکَ بِنَفسِهِ مِن حَدِّ السُّیوفِ ، وبَذَلَ حُشاشَتَهُ دونَکَ لِلحُتوفِ ، وجاهَدَ بَینَ یَدَیکَ ، ونَصَرَکَ عَلی مَن بَغی عَلَیکَ ، وفَداکَ بِروحِهِ وجَسَدِهِ ومالِهِ ووَلَدِهِ ، وروحُهُ لِروحِکَ الفِداءُ ، وأهلُهُ لِأَهلِکَ وِقاءٌ . فَلَئِن أخَّرَتنِی الدُّهورُ ، وعاقَنی عَن نُصرَتِکَ المَقدورُ ، ولَم أکُن لِمَن حارَبَکَ مُحارِبا ، ولِمَن نَصَبَ لَکَ العَداوَهَ مُناصِبا ، فَلَأَندُبَنَّکَ صَباحا ومَساءً ، ولَأَبکِیَنَّ عَلَیکَ بَدَلَ الدُّموعِ دَما ، حَسرَهً عَلَیکَ وتَأَسُّفا ، وتَحَسُّرا عَلی ما دَهاکَ وتَلَهُّفا ، حَتّی أموتَ بِلَوعَهِ المُصابِ ، وغُصَّهِ الاِکتِئابِ . أشهَدُ أنَّکَ قَد أقَمتَ الصَّلاهَ ، وآتَیتَ الزَّکاهَ ، وأمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ وَالعُدوانِ ، وأطَعتَ اللّهَ وما عَصَیتَهُ ، وتَمَسَّکتَ بِحَبلِهِ فَارتَضَیتَهُ ، وخَشیتَهُ وراقَبتَهُ وَاستَحیَیتَهُ ، وسَنَنتَ السُّنَنَ وأطفَأتَ الفِتَنَ ، ودَعَوتَ إلَی الرَّشادِ وأوضَحتَ سُبُلَ السَّدادِ ، وجاهَدتَ فِی اللّهِ حَقَّ الجِهادِ ، وکُنتَ للّهِِ طائِعا ، ولِجَدِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ تابِعا ، ولِقَولِ أبیکَ سامِعا ، وإلی وَصِیَّهِ أخیکَ مُسارِعا ، ولِعِمادِ الدّینِ رافِعا ، ولِلطُّغیانِ قامِعا ، ولِلطُّغاهِ مُقارِعا ، ولِلاُمَّهِ ناصِحا ، وفی غَمَراتِ المَوتِ سابِحا ، ولِلفُسّاقِ مُکافِحا ، وبِحُجَجِ اللّهِ قائِما ، ولِلإِسلامِ عاصِما ، ولِلمُسلِمینَ راحِما ، ولِلحَقِّ ناصِرا ، وعِندَ البَلاءِ صابِرا ، ولِلدّینِ کالِئا (1) ، وعَن حَوزَتِهِ مُرامِیا ، وعَنِ الشَّریعَهِ مُحامِیا . تَحوطُ الهُدی وتَنصُرُهُ ، وتَبسُطُ العَدلَ وتَنشُرُهُ ، وتَنصُرُ الدّینَ وتُظهِرُهُ ، وتَکُفُّ العابِثَ وتَزجُرُهُ ، تَأخُذُ لِلدِّنِیِّ مِنَ الشَّریفِ ، وتُساوِی فِی الحُکمِ بَینَ القَوِیِّ وَالضَّعیفِ ، کُنتَ رَبیعَ الأَیتامِ ، وعِصمَهَ الأَنامِ ، وعِزَّ الإِسلامِ ، ومَعدِنَ الأَحکامِ ، وحَلیفَ الإِنعامِ ، سالِکا فی طَریقَهِ جَدِّکَ وأبیکَ ، مُشَبَّها فِی الوَصِیَّهِ لِأَخیکَ، وَفِیَّ الذِّمَمِ رَضِیَّ الشِّیَمِ (2) ، مُجتَهِدا فِی العِبادَهِ فی حِندِسِ (3) الظُّلَمِ ، قَویمَ الطَّرائِقِ ، عَظیمَ السَّوابِقِ ، شَریفَ النَّسَبِ ، مُنیفَ الحَسَبِ ، رَفیعَ الرُّتَبِ ، کَثیرَ المَناقِبِ ، مَحمودَ الضَّرائِبِ (4) ، جَزیلَ المَواهِبِ ، حَلیما شَدیدا ، عَلیما رَشیدا ، إماما شَهیدا ، أوّاها مَنیبا ، جَوادا مُثیبا ، حَبیبا مَهیبا . کُنتَ لِلرَّسولِ وَلَدا ، ولِلقُرآنِ سَنَدا ، ولِلاُمَّهِ عَضُدا ، وفِی الطّاعَهِ مُجتَهِدا ، حافِظا لِلعَهدِ وَالمیثاقِ ، ناکِبا عَن سَبیلِ الفُسّاقِ ، تَتَأَوَّهُ تَأَوُّهَ المَجهودِ ، طَویلَ الرُّکوعِ وَالسُّجودِ ، زاهِداً فِی الدُّنیا زُهدَ (5) الرّاحِلِ عَنها ، ناظِرا إلَیها بِعَینِ المُستَوحِشِ مِنها ، آمالُکَ عَنها مَکفوفَهٌ ، وهِمَّتُکَ عَن زینَتِها مَصروفَهٌ ، ولِحاظُکَ عَن بَهجَتِها مَطروفَهٌ ، ورَغبَتُکَ فِی الآخِرَهِ مَعروفَهٌ ، حَتّی إذَا الجَورُ مَدَّ باعَهُ ، وأسفَرَ الظُّلمُ قِناعَهُ ، ودَعَا الغَیُّ أتباعَهُ ، وأنتَ فی حَرَمِ جَدِّکَ قاطِنٌ ، ولِلظّالِمینَ مُبایِنٌ ، جَلیسُ البَیتِ وَالمِحرابِ ، مُعتَزِلٌ عَنِ اللَّذّاتِ وَالأَحبابِ . تُنکِرُ المُنکَرَ بِقَلبِکَ ولِسانِکَ عَلی حَسَبِ طاقَتِکَ وإمکانِکَ ، ثُمَّ اقتَضاکَ العِلمُ لِلإِنکارِ ، وأرَدتَ (6) أن تُجاهِدَ الکُفّارَ ، فَسِرتَ فی أولادِکَ وأهالیکَ ، وشیعَتِکَ وموالیکَ ، وصَدَعتَ بِالحَقِّ وَالبَیِّنَهِ ، ودَعَوتَ إلَی اللّهِ بِالحِکمَهِ وَالمَوعِظَهِ الحَسَنَهِ ، وأمَرتَ بِإِقامَهِ الحُدودِ ، وطاعَهِ المَعبودِ ، ونَهَیتَ عَنِ الخِیانَهِ وَالطُّغیانِ ، فَواجَهوکَ بِالظُّلمِ وَالعُدوانِ ، فَجاهَدتَهُم بَعدَ الإِیعادِ إلَیهِم ، وتَأکیدِ الحُجَّهِ عَلَیهِم ، فَنَکَثوا ذِمامَکَ وبَیعَتَکَ ، وأسخَطوا رَبَّکَ ، وأغضَبوا جَدَّکَ ، وأنذَروکَ بِالحَربِ ، وثَبَتَّ لِلطَّعنِ وَالضَّربِ ، وطَحطَحتَ (7) جُنودَ الکُفّارِ ، وشَرَدتَ جُیوشَ الأَشرارِ ، وَاقتَحَمتَ قَسطَلَ (8) الغُبارِ ، مُجالِدا بِذِی الفَقارِ ، کَأَنَّکَ عَلِیٌّ المُختارُ . فَلَمّا رَأَوکَ ثابِتَ الجَأشِ ، غَیرَ خائِفٍ ولا خاشٍ ، نَصَبوا لَکَ غَوائِلَ مَکرِهِم ، وقاتَلوکَ بِکَیدِهِم وشَرِّهِم ، وأجلَبَ اللَّعینُ عَلَیکَ جُنودَهُ ، ومَنَعوکَ الماءَ ووُرودَهُ ، وناجَزوکَ القِتالَ ، وعاجَلوکَ النِّزالَ ، ورَشَقوکَ بِالسِّهامِ ، وبَسَطوا إلَیکَ الأَکُفَّ لِلاِصطِلامِ ، ولَم یَرعَوا لَکَ الذِّمامَ ، ولا راقَبوا فیکَ الأَنامَ ، وفی قَتلِهِم أولِیاءَکَ ونَهبِهِم رِحالَکَ ، وأنتَ مُقَدَّمٌ فِی الهَبَواتِ (9) ، مُحتَمِلٌ لِلأَذِیّاتِ 10 ، وقَد عَجِبَت مِن صَبرِکَ مَلائِکَهُ السَّماواتِ ، وأحدَقوا بِکَ مِن کُلِّ الجِهاتِ ، وأثخَنوکَ بِالجِراحِ ، وحالوا بَینَکَ وبَینَ ماءِ الفُراتِ ، ولَم یَبقَ لَکَ ناصِرٌ ، وأنتَ مُحتَسِبٌ صابِرٌ ، تَذُبُّ عَن نِسوانِکَ وأولادِکَ . فَهَوَیتَ إلَی الأَرضِ طَریحا ضَمآنَ جَریحا ، تَطَؤُکَ الخُیولُ بِحَوافِرِها ، وتَعلوکَ الطُّغاهُ بِبَواتِرِها ، قَد رَشَحَ لِلمَوتِ جَبینُکَ ، وَاختَلَفَت بِالاِنبِساطِ وَالاِنقِباضِ شِمالُکَ ویَمینُکَ ، تُدیرُ طَرفا مُنکَسِرا إلی رَحلِکَ ، وقَد شُغِلتَ بِنَفسِکَ عَن وُلدِکَ وأهلِکَ ، فَأَسرَعَ فَرَسُکَ شارِدا ، وأتی خِیامَکَ قاصِدا ، مُحَمحِما باکِیا . فَلَمّا رَأَینَ النِّساءُ جَوادَکَ مَخزِیّا، وأبصَرنَ سَرجَکَ مَلوِیّا ، بَرَزنَ مِنَ الخُدورِ، لِلشُّعورِ ناشِراتٍ ، ولِلخُدودِ لاطِماتٍ ، ولِلوُجوهِ سافِراتٍ ، وبِالعَویلِ داعِیاتٍ ، وبَعدَ العِزِّ مُذَلَّلاتٍ ، وإلی مَصرَعِکَ مُبادِراتٍ ، وشِمرٌ جالِسٌ عَلی صَدرِکَ ، مُولِغٌ سَیفَهُ فی نَحرِکَ ، قابِضٌ شَیبَتَکَ بِیَدِهِ ، ذابِحٌ لَکَ بِمُهَنَّدِهِ ، وقَد سَکَنَت حَواسُّکَ ، وخَمَدَت أنفاسُکَ ، ووَرَدَ عَلَی القَناهِ رَأسُکَ ، وسُبِیَ أهلُکَ کَالعَبیدِ ، وصُفِّدوا فِی الحَدیدِ فَوقَ أقتابِ (10) المَطِیّاتِ ، تَلفَحُ وُجوهَهُم حَرورُ الهاجِراتِ ، یُساقونَ فِی الفَلَواتِ ، أیدیهِم مَغلولَهٌ إلَی الأَعناقِ ، یُطافُ بِهِم فِی الأَسواقِ . فَالوَیلُ لِلعُصاهِ الفُسّاقِ ، لَقَد قَتَلوا بِقَتلِکَ الإِسلامَ ، وعَطَّلُوا الصَّلاهَ وَالصِّیامَ ، ونَقَضُوا السُّنَنَ وَالأَحکامَ ، وهَدَموا قَواعِدَ الإِیمانِ ، وحَرَّفوا آیاتِ القُرآنِ ، وهَملَجوا (11) فِی البَغیِ وَالعُدوانِ . لَقَد أصبَحَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ مِن أجلِکَ مَوتوراً ، وعادَ کِتابُ اللّهِ مَهجورا ، وغودِرَ الحَقُّ إذ قُهِرتَ مَقهورا ، فُقِدَ بِفَقدِکَ التَّکبیرُ وَالتَّهلیلُ ، وَالتَّحریمُ وَالتَّحلیلُ ، وَالتَّنزیلُ وَالتَّأویلُ ، وظَهَرَ بَعدَکَ التَّغییرُ وَالتَّبدیلُ ، وَالإِلحادُ وَالتَّعطیلُ ، وَالأَهواءُ وَالأَضالیلُ ، وَالِفتَنُ وَالأَباطیلُ . وقامَ ناعیکَ عِندَ قَبرِ جَدِّکَ الرَّسولِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ ، فَنَعاکَ إلَیهِ بِالدَّمعِ الهَطولِ ، قائِلاً : یا رَسولَ اللّهِ ، قُتِلَ سِبطُکَ وفَتاکَ ، وَاستُبیحَ أهلُکَ وحِماکَ ، وسُبِیَ بَعدَکَ ذَراریکَ ، ووَقَعَ المَحذورُ بِعِترَتِکَ وبَنیکَ ، فَنَزَعَ الرَّسولُ الرِّداءَ ، وعَزّاهُ بِکَ المَلائِکَهُ وَالأَنبِیاءُ ، وفُجِعَت بِکَ اُمُّکَ فاطِمَهُ الزَّهراءُ ، وَاختَلَفَ جُنودُ المَلائِکَهِ المُقَرَّبینَ تُعَزّی أباکَ أمیرَ المُؤمِنینَ ، واُقیمَت عَلَیکَ المَآتِمُ ، تَلطِمُ عَلَیکَ فیهَا الحورُ العینُ ، وتَبکیکَ السَّماواتُ وسُکّانُها ، وَالجِبالُ وخُزّانُها ، وَالسَّحابُ وأقطارُها ، وَالأَرضُوقیعانُها ، وَالبِحارُ وحیتانُها ، ومَکَّهُ وبُنیانُها ، وَالجِنانُ ووِلدانُها ، وَالبَیتُ وَالمَقامُ ، وَالمَشعَرُ الحَرامُ ، وَالحَطیمُ وزَمزَمُ ، وَالمِنبَرُ المُعَظَّمُ ، وَالنُّجومُ الطّوالِعُ ، وَالبُروقُ اللَّوامِعُ ، وَالرُّعودُ القَعاقِعُ (12) ، وَالرِّیاحُ الزَّعازِعُ ، وَالأَفلاکُ الرَّوافِعُ . فَلَعَنَ اللّهُ مَن قَتَلَکَ وسَلَبَکَ ، وَاهتَضَمَکَ وغَصَبَکَ ، وبایَعَکَ وَاعتَزَلَکَ ، وحارَبَکَ وساقَکَ ، وجَهَّزَ الجُیوشَ إلَیکَ ، ووَثَّبََالظَّلَمَهَ عَلَیکَ ، أبرَأُ إلَی اللّهِ سُبحانَهُ مِنَ الآمِرِ وَالفاعِلِ وَالغاشِمِ وَالخاذِلِ . اللّهُمَّ فَثَبِّتنی عَلَی الإِخلاصِ وَالوَلاءِ ، وَالتَّمَسُّکِ بِحَبلِ أهلِ الکِساءِ ، وَانفَعنی بِمَوَدَّتِهِم ، وَاحشُرنی فی زُمرَتِهِم ، وأدخِلنِی الجَنَّهَ بِشَفاعَتِهِم ، إنَّکَ وَلِیُّ ذلِکَ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ . ثُمَّ تَحَوَّل إلی عِندِ رِجلَیِ الحُسَینِ علیه السلام ، وقِف عَلی عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیه السلام وقُل : السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الصِّدّیقُ الطَّیِّبُ الطّاهِرُ ، الزِّکِیُّ الحَبیبُ المُقَرَّبُ وَابنُ رَیحانَهِ رَسولِ اللّهِ ، السَّلامُ عَلَیکَ مِن شَهیدٍ مُحتَسِبٍ ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ ، ما أکرَمَ مَقامَکَ وأشرَفَ مُنقَلَبَکَ ، أشهَدُ لَقَد شَکَرَ اللّهُ سَعیَکَ وأجزَلَ ثَوابَکَ ، وألحَقَکَ بِالذِّروَهِ العالِیَهِ حَیثُ الشَّرَفُ کُلُّ الشَّرَفِ ، فِی الغُرَفِ السّامِیَهِ فِی الجَنَّهِ فَوقَ الغُرَفِ ، کَما مَنَّ عَلَیکَ مِن قَبلُ وجَعَلَکَ مِن أهلِ البَیتِ الَّذینَ أذهَبَ اللّهُ عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهَّرَهُم تَطهیرا . وَاللّهِ ما ضَرَّکَ القَومُ بِما نالوا مِنکَ ومِن أبیکَ الطّاهِرِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیکُما ، ولا ثَلَموا مَنزِلَتَکُما مِنَ البَیتِ المُقَدَّسِ ، ولا وَهَنتُما بِما أصابَکُما فی سَبیلِ اللّهِ ، ولا مِلتُما إلَی العَیشِ فِی الدُّنیا ، ولا تَکَرَّهتُما مُباشَرَهَ المَنایا إذ کُنتُما قَد رَأَیتُما مَنازِلَکُما فِی الجَنَّهِ قَبلَ أن تَصیرا إلَیها ، وَاختَرتُماها قَبلَ أن تَنتَقِلا إلَیها ، فَسُرِرتُم وسَرَرتُم . فَهَنیئا لَکُم یا بَنی عَبدِ المُطَّلِبِ التَّمَسُّکُ مِنَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله بِالسَّیِّدِ السّابِقِ حَمزَهَ بنِ عَبدِ المُطَّلِبِ ، وقَدِمتُما عَلَیهِ وقَد اُلحِقتُما بِأَوثَقِ عُروَهٍ وأقوی سَبَبٍ . صَلَّی اللّهُ عَلَیکَ أیُّهَا الصِّدّیقُ الشَّهیدُ المُکَرَّمُ وَالسَّیِّدُ المُقَدَّمُ ، الَّذی عاشَ سَعیدا وماتَ شَهیدا وذَهَبَ فَقیدا ، فَلَم تَتَمَتَّع مِنَ الدُّنیا إلّا بِالعَمَلِ الصّالِحِ ، ولَم تَتَشاغَل إلّا بِالمَتجَرِ الرّابِحِ . أشهَدُ أنَّکَ مِنَ الفَرِحینَ «بِمَا ءَاتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ» (13) وتِلکَ مَنزِلَهُ کُلِّ شَهیدٍ ، مَنزِلَهُ الحَبیبِ إلَی اللّهِ القَریبِ إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، زادَکَ اللّهُ مِن فَضلِهِ فی کُلِّ لَفظَهٍ ولَحظَهٍ وسُکونٍ وحَرَکَهٍ ، مَزیدا یَغبِطُ ویَسعَدُ أهلُ عِلِّیّینَ بِهِ ، یا کَریمَ النَّفسِ ، یا کَریمَ الأَبِ ، یا کَریمَ الجَدِّ إلی أن تَتَناهی ، رَفَعَکُمُ اللّهُ مِن أن یُقالَ رَحِمَکُمُ اللّهُ ، وَافتَقَرَ إلی ذلِکَ غَیرُکُم مِن کُلِّ مَن خَلَقَ اللّهُ . ثُمَّ تَقولُ : صَلَواتُ اللّهِ عَلَیکُم ورِضوانُهُ ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ ، فَاشفَع لی أیُّهَا السَّیِّدُ الطّاهِرُ إلی رَبِّکَ ، فی حَطِّ الأَثقالِ عَن ظَهری وتَخفیفِها عَنّی ، وَارحَم ذُلّی وخُضوعی لَکَ ولِلسَّیِّدِ أبیکَ صَلَّی اللّهُ عَلَیکُما . ثُمَّ انکَبَّ عَلَی القَبرِ وقُل : زادَ اللّهُ فی شَرَفِکُم فِی الآخِرَهِ کَما شَرَّفَکُم فِی الدُّنیا ، وأسعَدَکُم کَما أسعَدَ بِکُم ، وأشهَدُ أنَّکُم أعلامُ الدّینِ ونُجومُ العالَمینَ .


1- .الکَلَاءَهُ : الحِفْظُ والحِراسه (النهایه : ج 4 ص 194 «کلأ») .
2- .وزاد فی بحار الأنوار هنا : «ظاهر الکرم» .
3- .الحندس : اللیل الشدید الظلمه (الصحاح : ج 3 ص 916 «حدس») .
4- .الضریبه : الطبیعه ، یقال : إنّه لکریم الضرائب (کتاب العین : ج 7 ص 32 «ضرب») .
5- .فی المصدر: «إذ زهد»، والتصویب من بحار الأنوار.
6- .فی بحار الأنوار : «وألزمک» بدل «وأردت» .
7- .طَحْطَحَ بهم : إذا بَدَّدَهم (الصحاح : ج 1 ص 386 «طحح») .
8- .القسطل : الغبار الساطع (لسان العرب : ج 11 ص 557 «قسطل») .
9- .الهبوه : الغبره (لسان العرب : ج 15 ص 350 «هبا») .
10- .القَتب : رحل صغیر علی قدر السنام (الصحاح : ج 1 ص 198 «قتب») .
11- .الهملجه والهملاج : حسن سیر الدابه فی سرعه (لسان العرب : ج 2 ص 394 «هملج») .
12- .القَعَاقِعُ : تتابع أصوات الرعد (الصحاح : ج 3 ص 1269 «قعع») .
13- .آل عمران : 170 .


سپس به سمت پاها بگرد و بگو : سلام بر تو ، ای ابا عبد اللّه ، و بر فرشتگان صف کشیده پیرامون گنبدت و گِرد آمده بر تربتت و طواف کننده در صحن و سرایت و درآینده برای زیارتت ! سلام بر تو ! من ، آهنگ تو کرده ام و به رستگاری نزد تو امید بسته ام . سلام بر تو ؛ سلامِ عارف به حرمتت ، خالص در ولایتت ، تقرّب جوینده به خدا با محبّتت ، بیزار از دشمنانت ؛ سلام کسی که دلش در مصیبت تو ، زخم دار و اشکش به گاه یاد تو ، اشکبار است ؛ سلامِ فاجعه دیده اندوهگین ، سرگردان و در هم شکسته ؛ سلامِ کسی که اگر با تو در طَف (کربلا) بود ، تو را با جانش از تیزیِ شمشیرها ، نگاه می داشت و جانش را سپر تو می نمود و پیشِ رویت می جنگید و بر سرکشان بر تو ، یاری ات می داد و تن و جان و مال و فرزندش را فدایت می کرد . جانش ، فدای جان تو و خاندانش ، سپر حفظ خاندان تو باد ! اکنون که روزگار ، مرا عقب آورده و تقدیر ، مرا از یاری تو ، باز داشته است و نبوده ام تا با جنگجویان با تو بجنگم و در برابر برافرازندگان پرچم دشمنی با تو ، بِایستم ، پس هر صبح و شام ، بر تو می نالم و به جای اشک ، از دیده ، خون می افشانم ، از سرِ حسرت و تأسّف بر تو ، و دریغ و افسوس بر گرفتاری هایی که به تو رسیده ، تا آن گاه که از سوزِ مصیبتت و غم فقدانت بمیرم . گواهی می دهم که تو، نماز را به پا داشتی ، و زکات را پرداختی ، و امر به معروف و نهی از تجاوز و منکر کردی ، و از خدا پیروی کردی و او را سرپیچی ننمودی ، و به ریسمان او چنگ زدی ، و او را خشنود ساختی ، و از او ترسیدی ، و او را در نظر داشتی ، و از او شرم کردی ، و سنّت ها را پایه گذاری کردی ، و فتنه ها را خاموش نمودی ، و به هدایت ، فرا خواندی و راه های استواری را روشن ساختی ، و آن گونه که باید ، برای خدا جنگیدی ، و مطیع خدا بودی ، و پیرو جدّت محمّد صلی الله علیه و آله ، و گوش به فرمان پدرت ، و به وصیّت برادرت ، شتابان بودی . ستون دین را برافرازنده ، و طغیان را کوبنده ، و طاغیان را در هم شکننده ، و امّت را خیرخواه ، و در مرگْ غوطه ور ، و با فاسقانْ رو در رو ، و حجّت های خدا را برپا دارنده ، و اسلام را نگاه دارنده ، و مسلمانان را دلسوز ، و حق را یاور ، و به گاه بلا ، شکیبا ، و دین را نگهبان ، و قلمروَش را مرزدار ، و آیینش را حمایتگر بودی . هدایت را مراقبت و یاری می کردی ، و عدالت را بسط و نشر می دادی ، و دین را یاری و آشکار می نمودی ، و بیهوده کار را باز می داشتی و نهی می کردی . حقّ فرودست را از بالادست می ستاندی ، و میان نیرومند و ناتوان ، یکسان حکم می راندی . تو ، بهار یتیمان ، و دستاویز مردمان ، و عزّت اسلام ، و معدن احکام ، و هماره نعمت بخش بودی . پوینده راه جدّت و پدرت ، مانند برادرت در وصیّت [ به امامت ] ، و وفادار به پیمان ها ، با خوی های پسندیده ، و برخاسته به عبادت در دل تاریکی ها ، و استوار در راه ها با سابقه هایی سِترگ بودی . از تباری شریف و خاندانی والا ، بلندمرتبه ، پُرفضیلت ، با بخشش هایی فراوان ، بردبار ، محکم ، عالم ، ره یافته ، امامی شهید با گریه و زاری و توبه و بازگردنده [ به خدا ] ، بخشنده ، و محبوب و باهیبت بودی . تو فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله ، و تکیه گاه قرآن ، و بازوی مردمان ، و کوشنده در اطاعت فرمان ، و حافظ عهد و پیمان ، کناره گیر از راه های فاسقان ، غمخواری کننده با تمام توان و طول دهنده رکوع و سجود بودی . به دنیا ، بی رغبت بودی ، همچون بی رغبتیِ کوچ کننده از آن و درنگرنده به دنیا با چشم بیمناکان از آن . آرزوهایت از آن ، برچیده بود و همّتت ، از زیور آنْ چرخنده ، و نگاه هایت از شادی آنْ کنار کشیده ، و رغبتت به آخرت ، شناخته شده بود . تا ستم ، دست خود را دراز کرد و بیداد ، نقاب خود را باز نمود و گم راهی ، پیروانش را فرا خوانْد ، در حالی که تو در حرم جدّت مدینه ساکن ، و از ستمکاران ، جدا، و با خانه و محراب ، همنشین ، و از لذّت ها و شهوت ها ، به کنار بودی . منکَر را با دل و زبانت ، به اندازه تاب و توانت ، انکار می کردی و سپس علمت ، مقتضی انکار گشت . جهاد با کافران را اراده کردی و با فرزندان ، خاندان ، پیروان و وابستگانت ، حرکت کردی و حقیقت و برهان روشن را فراز آوردی . با حکمت و اندرز نیکو ، به سوی خدا فرا خواندی و به اجرای حدود شرعی و اطاعت از معبودِ هستی ، فرمان دادی و از پلیدی ها و طغیان ، باز داشتی و آنان ، با ستم و تجاوز ، با تو رویارو شدند و تو پس از اندرز دادن و تأکید بر حجّت هایی بر ایشان ، با آنان ، جهاد کردی و آنان ، پیمان و بیعت با تو را شکستند و پروردگار و جدّت را خشمگین کردند و با جنگ ، تو را ترساندند و تو در برابر ضرب نیزه و شمشیر ، پایداری کردی و لشکر فاجران را در هم کوبیدی و پراکنده ساختی و در غبار جنگ ، فرو رفتی و با شمشیر ذو الفقار ، قهرمانانه جنگیدی ، گویی که علیِ برگزیده ، تویی . و هنگامی که تو را استواردل و بدون ترس و واهمه دیدند ، نیرنگ های نابود کننده شان را بر تو برافراشتند و با مکر و شرارت ، با تو جنگیدند و [ عمر بن سعد ]لعین ، سربازانش را فرا خواند تا تو را از آب و ورود به آن ، باز دارند و به کارزار با تو ، شتاب کردند و به جنگ با تو ، اقدام نمودند و تو را هدف تیر و سنگ خود ، قرار دادند و دست نابودی به سوی تو گشودند و پیمان تو را رعایت ننمودند ، و در کشتن دوستان تو و غارت کاروان تو مردم را نیز نادیده گرفتند . تو در غبار [ جنگ ] ، پیش آمدی و آزارها را به جان خریدی و فرشتگان آسمان را از شکیبت به شگفت آوردی . دشمنانت ، از همه سو ، گِردت را فرا گرفتند و با زخم های کاری ، تو را زمینگیر کردند و میان تو و آب فرات ، جدایی انداختند و یاوری برای تو نمانْد و تو برای رضای خدا ، شکیبا بودی . از زنان و فرزندانت ، دفاع می کردی تا آن که تشنه و زخمی ، از اسبت به زیر افتادی و اسب ها ، تو را زیر سُم هایشان گرفتند و طاغیان ، با شمشیرهای بُرّان ، بر سرت ریختند و عَرَق مرگ ، بر پیشانی ات نشست و چپ و راست پیکرت ، منقبض و منبسط می شد و نیم نگاهی از زیر چشم ، به چادرها و سَرایت داشتی و [ دردهایت ]تو را به خود و نه فرزندان و خانواده ات مشغول کرد و اسبت ، به شتاب گریخت و با شیهه و زاری ، آهنگ خیمه های تو کرد . هنگامی که زنان ، اسبت را خوار و پریشان و زین تو را بر آن ، واژگون دیدند ، از پرده بیرون آمدند ، موهایشان را پریشان کردند و بر گونه های خود زدند ، صورت های خود را گشودند و ناله سر دادند و پس از عزّت ، خوار شدند و به سوی قتلگاهت شتافتند ، در حالی که شمر ، بر سینه ات نشسته و شمشیرش را در گودیِ گلویت فرو برده و محاسن سپیدت را به دستش گرفته بود و با شمشیر هندی خود ، تو را ذبح می کرد . حواسّ تو ، آرام گرفت و نفس هایت ، آهسته گشت و سرت ، به بالای نیزه رفت و خاندانت را مانند بندگان به اسارت گرفته ، غل و زنجیر کردند و بر پشت شتران نشاندند و آفتاب سوزان نیم روز ، چهره هایشان را سوزانْد و در صحراها و دشت ها رانده شدند ، در حالی که دست هایشان را به گردن بسته بودند و آنها را در بازارها می چرخاندند . پس وای بر عاصیان فاسق ! با کشتن تو ، اسلام را کُشتند ، و نماز و روزه را تعطیل کردند ، و سنّت ها و احکام را زیر پا گذاشتند ، و پایه های ایمان را منهدم کردند ، و آیه های قرآن را تحریف کردند ، و در تجاوز و سرکشی ، فرو رفتند . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، داغدار خون تاوان نگرفته تو شد و کتاب خدای عزوجل ، مهجور گشت و به حق ، خیانت شد ، هنگامی که تو را مقهور سلطه خود کردند . با از دست رفتن تو ، تکبیر و تهلیل و حرام و حلال و تنزیل و تأویل [ قرآن ] ، از دست رفت و پس از تو ، تغییر و دگرگونی و کفر و معطّل گذاردن [ احکام الهی ] و هوس و گم راهی و فتنه و باطل ، آشکار شد . خبررسان شهادتت ، با چشم اشکبار ، نزد قبر جدّت پیامبر صلی الله علیه و آله ایستاد و گفت : ای پیامبر خدا ! نوه و جوانت را کُشتند و حرمت خاندانت را شکستند و پس از تو ، فرزندانت را به اسارت بردند و آنچه می ترسیدی ، بر خاندان و خویشانت فرود آمد . پیامبر صلی الله علیه و آله ، ردایش را کَنْد و فرشتگان و پیامبران ، او را به شهادت تو ، تسلیت دادند و مادرت زهرا ، داغدار تو گشت . و فرشتگان مقرّب ، دسته دسته می آمدند و می رفتند و به پدرت ، امیر مؤمنان ، تسلیت می گفتند و مجلس سوگواری تو ، بر پا شد و حوریان بهشتی ، در مصیبت تو ، بر صورت زدند و آسمان و ساکنانش ، بهشت و خزانه دارانش ، و کوه های گسترده و دامنه هایش ، و زمین و کرانه هایش ، و دریاها و ماهیانش ، و مکّه و پایه های آن (کعبه) ، و بهشت و کودکانش ، و کعبه و مقام [ ِ ابراهیم ] ، مشعر الحرام و غیر حرم و حرم ، و حَطیم و زمزم و منبرِ بزرگ داشته شده ، و ستارگانِ برآمده و برق های درخشنده و رعدهای پُرصدای پی در پی آمده و بادهای تند و از جا برکَنَنده و فلک های برافراشته ، بر تو گریستند . خداوند ، لعنت کند کسی را که تو را کُشت و لباست را بُرد و تو را خُرد کرد و حقّت را غصب نمود و با تو ، دست بیعت داد و از یاری ات ، دست کشید و با تو جنگید و تو را رانْد و لشکرها بر ضدّ تو تجهیز کرد و ستمکاران را بر تو جهانْد ! از فرمان دهنده و انجام دهنده و آزار دهنده و وا گذارنده ، به خدای سبحان ، بیزاری می جویم . خدایا ! مرا بر اخلاص و دوستی و چنگ زدن به ریسمان آل عبا ، ثابت بدار و مرا از مودّت ایشان ، بهره مند بگردان و در زمره ایشان ، محشور کن و با شفاعت ایشان ، به بهشت در آور که تو صاحب اختیار این کاری ، ای مهربان ترینِ مهربانان ! سپس به سوی پاهای امام حسین علیه السلام بگرد و بر [ سر قبر ] علی اکبر علیه السلام بِایست و بگو : سلام بر تو ، ای صدّیق پاک و پاکیزه ، محبوب مقرّب پاک و فرزند ریحانه پیامبر خدا ! سلام بر تو ، ای شهید شده به خاطر رضای خدا ، و نیز رحمت و برکات خدا بر تو ! چه جایگاه بزرگی و چه بازگشتگاه شریفی داری ! گواهی می دهم که خداوند ، تلاشت را ارج نهاد و پاداشت را فراوان داد و تو را به قلّه های افتخار و شرف رساند ، در غرفه هایی رفیع ، بالاتر از همه غرفه ها در بهشت ، همان گونه که پیش تر ، بر تو منّت نهاد و تو را از خاندانی قرار داد که آلودگی را از ایشان زُدوده و پاک و پاکیزه شان ساخته است . به خدا سوگند ، آن قوم (دشمن) با آنچه بر سرِ تو و پدر پاکت که درودهای خدا بر شما دو تن باد آوردند ، زیانی به تو [ و به پدرت ] نرساندند و به جایگاه هر دو نفَرتان در بیت المقدّس ، ضربه ای نزد و هر مصیبتی که در راه خدا به شما رسید ، شما را سُست نکرد و به زندگی دنیا نکشانْد و شما را به در آمدن به مرگ ، بی رغبت ننمود ؛ زیرا جایگاهتان را در بهشت ، پیش از رفتن به آن جا دیده بودید و پیش از انتقال به آن ، برگزیده و شاد گشتید و شاد شدید . پس ، ای فرزندان عبد المطّلب! خوشا به حالتان که با اِقتدا به سَرور پیش گام ، حمزه بن عبد المطّلب ، به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پیوستید و در حالی بر او وارد شدید که به استوارترین ریسمان و نیرومندترین رشته ، چنگ زده بودید . خدا بر تو درود فرستد ، ای صدّیق شهیدِ بزرگْ داشته شده و ای سَرور پیشروی که سعادتمندانه ، زیست و با شهادت ، در گذشت و از دست رفت و از دنیا ، جز عمل صالح ، بهره ای نگرفت و به چیزی ، جز تجارت سودمند [ آخرت ] ، سرگرم نشد . گواهی می دهم که تو ، از کسانی هستی که شادمان اند « به آنچه خدا از فضلش به ایشان داده است ، و به کسانی که هنوز از پی آنان به ایشان نپیوسته اند ، مژده می دهند که نه ترسی بر آنهاست و نه اندوهی دارند » ، و این ، منزلت هر شهید است ؛ منزلت هر محبوب خدا و مقرّب به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله . خداوند ، از فضلش در هر سخن و نگاه و سکون و حرکتت ، چنان بیفزاید که اهل عِلّیّین (والاترین مرتبه بهشت) به آن ، غبطه و رشک برند و بِدان ، خوش بخت شوند ، ای که روحت بزرگوار است ، پدرت بزرگوار است ، جدّت بزرگوار است تا به انتهای تبارت ! خداوند ، شما را برتر از آن نشانده که برایتان رحمت خدا را بطلبیم ؛ بلکه این نیاز برای غیر شما از همه خلق خداست . سپس می گویی : درودهای خدا و خشنودی و رحمت و برکات او بر شما باد ! ای سَرور پاک ! در بر داشتن بار سنگین گناهان از دوشم و سبُک کردن آن برایم نزد خدا ، شفاعت کن و بر خواری و فروتنی ام نزد تو و سَرور حقیقی ، پدرت که خدا بر هر دویِ شما درود فرستد ، رحم کن . آن گاه ، خود را روی قبر بینداز و بگو : خدا بر شرف شما در آخرت بیفزاید ، همان گونه که در دنیا ، شریفتان ساخت و خوش بختتان کرد ، همان گونه که با شما ، دیگران را خوش بخت کرد ! گواهی می دهم که شما ، نشانه های دین و ستارگان جهانیان هستید .

.
ثُمَّ تَتَوَجَّهُ إلَی البَیتِ الَّذی عِندَ رِجلَی عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیه السلام وتَقولُ : السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ الحُسَینَ ، سَلاما لا یَفنی أمَدُهُ ولا یَنقَطِعُ مَدَدُهُ ، سَلاما تَستَوجِبُهُ بِاجتِهادِکَ ، وتَستَحِقُّهُ بِجِهادِکَ ، عِشتَ حَمیدا وذَهَبتَ فَقیدا ، لَم یَمِل بِکَ حُبُّ الشَّهَواتِ ، ولَم یُدَنِّسکَ طَمَعُ النَّزِهاتِ ، حَتّی کَشَفَت لَکَ الدُّنیا عَن عُیوبِها ، ورَأَیتَ سوءَ عَواقِبِها وقُبحَ مَصیرِها ، فَبِعتَها بِالدّارِ الآخِرَهِ ، وشَرَیتَ نَفسَکَ شِراءَ المُتاجَرَهِ ، فَأَربَحتَها أکرَمَ الأَرباحِ ، ولَحِقتَ بِهَا «الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّلِحِینَ وَحَسُنَ أُوْلَئِکَ رَفِیقًا * ذَ لِکَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَکَفَی بِاللَّهِ عَلِیمًا» (1) . السَّلامُ عَلَی القاسِمِ بنِ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ حَبیبِ اللّهِ ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَیحانَهِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، السَّلامُ عَلَیکَ مِن حَبیبٍ لَم یَقضِ مِنَ الدُّنیا وَطَرا (2) ، ولَم یَشفِ مِن أعداءِ اللّهِ صَدرا ، حَتّی عاجَلَهُ الأَجَلُ ، وفاتَهُ الأَمَلُ ، وهَنیئا لَکَ یا حَبیبَ حَبیبِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، ما أسعَدَ جَدَّکَ ، وأفخَرَ مَجدَکَ وأحسَنَ مُنقَلَبَکَ! السَّلامُ عَلَیکَ یا عَونَ بنَ عَبدِ اللّهِ بنِ جَعفَرِ بنِ أبی طالِبٍ ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ النّاشِئِ فی حِجرِ رَسولِ اللّهِ ، وَالمُقتَدی بِأَخلاقِ رَسولِ اللّهِ ، وَالذّابِّ عَن حَریمِ رَسولِ اللّهِ صَبِیّا ، وَالذّائِدِ عَن حَرَمِ رَسولِ اللّهِ ، مُباشِرا لِلحُتوفِ ، مُجاهِدا بِالسُّیوفِ ، قَبلَ أن یَقوی جِسمُهُ ویَشتَدَّ عَظمُهُ ویَبلُغَ أشُدَّهُ ، ما زِلتَ مِنَ العُلا مُنذُ یَفَعتَ (3) ، تَطلُبُ الغایَهَ القُصوی فِی الخَیرِ مُنذُ تَرَعرَعتَ ، حَتّی رَأَیتَ أن تَنالَ الحَظَّ السَّنِیَّ فِی الآخِرَهِ بِبَذلِ الجِهادِ (4) وَالقِتالِ لِأَعداءِ اللّهِ ، فَتَقَرَّبتَ وَالمَنایا دانِیَهٌ ، وزَحَفتَ وَالنَّفسُ مُطمَئِنَّهٌ طَیِّبَهٌ ، تَلَقّی بِوَجهِکَ بَوادِرَ السِّهامِ ، وتُباشِرُ بِمُهجَتِکَ حَدَّ الحُسامِ ، حَتّی وَفَدتَ إلَی اللّهِ تَعالی بِأَحسَنِ عَمَلٍ وأرشَدِ سَعیٍ إلی أکرَمِ مُنقَلَبٍ ، وتَلَقّاکَ ما أعَدَّهُ لَکَ مِنَ النَّعیمِ المُقیمِ الَّذی یَزیدُ ولا یَبیدُ ، وَالخَیرِ الَّذی یَتَجَدَّدُ ولا یَنفَدُ ، صَلَواتُ اللّهِ عَلَیکَ تَتری تَتبَعُ اُخراهُنَّ الاُولی . السَّلامُ عَلَیکَ یا عَبدَ الرَّحمنِ بنَ عَقیلِ بنِ أبی طالِبٍ صِنوِ الوَصِیِّ أمیرِ المُؤمِنینَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ وآلِهِ وعَلَیکَ وعَلی أبیکَ ما دَجا لَیلٌ وأضاءَ نَهارٌ ، وما طَلَعَ هِلالٌ وما أخفاهُ سِرارٌ (5) ، وجَزاکَ اللّهُ عَنِ ابنِ عَمِّکَ وَالإِسلامِ أحسَنَ ما جازَی الأَبرارَ الأَخیارَ ، الَّذینَ نابَذُوا الفُجّارَ وجاهَدُوا الکُفّارَ ، فَصَلَواتُ اللّهِ عَلَیکَ یا خَیرَ ابنِ عَمٍّ لِخَیرِ ابنِ عَمٍّ (6) ، زادَکَ اللّهُ فیما آتاکَ حَتّی تَبلُغَ رِضاکَ کَما بَلَغتَ غایَهَ رِضاهُ ، وجاوَزَ بِکَ أفضَلَ ما کُنتَ تَتَمَنّاهُ. السَّلامُ عَلَیکَ یا جَعفَرَ بنَ عَقیلِ بنِ أبی طالِبٍ، سَلاما یَقضی حَقَّکَ فی نَسَبِکَ وقَرابَتِکَ ، وقَدرَکَ فی مَنزِلَتِکَ، وعَمَلَکَ فی مُواساتِکَ ومُساهَمَتَکَ ابنَ عَمِّکَ بِنَفسِکَ ومُبالَغَتَکَ فی مُواساتِهِ، حَتّی شَرِبتَ بِکَأسِهِ، وحَلَلتَ مَحَلَّهُ فی رَمسِهِ، وَاستَوجَبتَ ثَوابَ مَن بایَعَ اللّهَ فی نَفسِهِ ، فَاستَبشَرَ بِبَیعِهِ الَّذی بایَعَهُ بِهِ ، وذلِکَ هُوَ الفَوزُ العَظیمُ ، فَاجتَمَعَ لَکَ ما وَعَدَکَ اللّهُ بِهِ مِنَ النَّعیمِ بِحَقِّ المُبالَغَهِ (7) ، إلی ما أوجَبَهُ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ لَکَ بِحَقِّ النَّسَبِ وَالمُشارَکَهِ ، فَفُزتَ فَوزَینِ لا یَنالُهُما إلّا مَن کانَ مِثلَکَ فی قَرابَتِهِ ومَکانَتِهِ ، وبَذَلَ مالَهُ ومُهجَتَهُ لِنُصرَهِ إمامِهِ وَابنِ عَمِّهِ ، فَزادَکَ اللّهُ حُبّا وکَرامَهً حَتّی تَنتَهِیَ إلی أعلی عِلِّیّینَ فی جِوارِ رَبِّ العالَمینَ . السَّلامُ عَلَیکَ یا عَبدَ اللّهِ بنَ مُسلِمِ بنِ عَقیلٍ ، فَما أکرَمَ مَقامَکَ فی نُصرَهِ ابنِ عَمِّکَ ، وما أحسَنَ فَوزَکَ عِندَ رَبِّکَ! فَلَقَد کَرُمَ فِعلُکَ وأجَلَّ أمرُکَ وأعظَمَ فِی الإِسلامِ سَهمُکَ ، رَأَیتَ الاِنتِقالَ إلی رَبِّ العالَمینَ خَیرا من مُجاوَرَهِ الکافِرینَ ، ولَم تَرَ شَیئا لِلاِنتِقالِ أکرَمَ مِنَ الجِهادِ وَالقِتالِ ، فَکافَحتَ الفاسِقینَ بِنَفسٍ لا تَخیمُ عِندَ النّاسِ (8) ، ویَدٍ لا تَلینُ عِندَ المِراسِ (9) ، حَتّی قَتَلَکَ الأَعداءُ مِن بَعدِ أن رَوَّیتَ سَیفَکَ وسِنانَکَ مِن أولادِ الأَحزابِ وَالطُّلَقاءِ ، وقَد عَضَّکَ السِّلاحُ وأثبَتَتکَ الجِراحُ ، فَغَلَبتَ عَلی ذاتِ نَفسِکَ غَیرَ مُسالِمٍ ولا مُستَأسِرٍ ، فَأَدرَکتَ ما کُنتَ تَتَمَنّاهُ ، وجاوَزتَ ما کُنتَ تَطلُبُهُ وتَهواهُ ، فَهَنّاکَ اللّهُ بِما صِرتَ إلَیهِ ، وزادَکَ مَا ابتَغَیتَ الزِّیادَهَ عَلَیهِ . السَّلامُ عَلَیکَ یا عَبدَ اللّهِ بنَ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ ، فَإِنَّکَ الغُرَّهُ الواضِحَهُ وَاللُّمعَهُ اللّائِحَهُ ، ضاعَفَ اللّهُ رِضاهُ عَنکَ وأحسَنَ لَکَ ثَوابَ ما بَذَلتَهُ مِنکَ ، فَلَقَد واسَیتَ أخاکَ وبَذَلتَ مُهجَتَکَ فی رِضی رَبِّکَ . السَّلامُ عَلَیکَ یا عَبدَ الرَّحمنِ بنَ عَقیلِ بنِ أبی طالِبٍ (10) ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ ، سَلاما یُرجیهِ البَیتُ الَّذی أنتَ فیهِ أضَأتَ ، وَالنّورُ الَّذی فیهِ استَضَأتَ ، وَالشَّرَفُ الَّذی فیهِ اقتَدَیتَ ، وهَنّاکَ اللّهُ بِالفَوزِ الَّذی إلَیهِ وَصَلتَ ، وبِالثَّوابِ الَّذی ادَّخَرتَ ، لَقَد عَظُمَت مُواساتُکَ بِنَفسِکَ ، وبَذَلتَ مُهجَتَکَ فی رِضی رَبِّکَ ونَبِیِّکَ وأبیکَ وأخیکَ ، فَفازَ قِدْحُکَ (11) وزادَ رِبحُکَ ، حَتّی مَضَیتَ شَهیدا ولَقیتَ اللّهَ سَعیدا ، صَلَواتُ اللّهِ عَلَیکَ وعَلی أخیکَ وعَلی إخوَتِکَ الَّذینَ أذهَبَ اللّهُ عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهَّرَهُم تَطهیرا . السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا بَکرِ بنَ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ ، ما أحسَنَ بَلاءَکَ وأزکی سَعیَکَ ، وأسعَدَکَ بِما نِلتَ مِنَ الشَّرَفِ وفُزتَ بِهِ مِنَ الشَّهادَهِ! فَواسَیتَ أخاکَ وإمامَکَ ومَضَیتَ عَلی یَقینِکَ ، حَتّی لَقیتَ رَبَّکَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیکَ ، وضاعَفَ اللّهُ ما أحسَنَ بِهِ عَلَیکَ . السَّلامُ عَلَیکَ یا عُثمانَ بنَ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ ، فَما أجَلَّ قَدرَکَ وأطیَبَ ذِکرَکَ ، وأبیَنَ أثَرَکَ وأشهَرَ خَبَرَکَ ، وأعلی مَدحَکَ وأعظَمَ مَجدَکَ ، فَهَنیئا لَکُم یا أهلَ بَیتِ الرَّحمَهِ ومُختَلَفَ المَلائِکَهِ ، ومَفاتیحَ الخَیرِ تَحِیّاتُ اللّهِ غادِیَهً ورائِحَهً فی کُلِّ یَومٍ وطَرفَهِ عَینٍ ولَمحَهٍ ، وصَلَواتُ اللّهِ عَلَیکُم یا أنصارَ دینِ اللّهِ وأنصارَ أهلِ البَیتِ مِن مَوالیهِم وأشیاعِهِم ، فَلَقَد نِلتُمُ الفَوزَ وحُزتُمُ الشَّرَفَ فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ . یا ساداتی یا أهلَ البَیتِ ، وَلِیُّکُمُ الزّائِرُ ، المُثنی عَلَیکُم بِما أولاکُمُ اللّهُ وأنتُم لَهُ أهلٌ ، المُجیبُ لَکُم بِسائِرِ جَوارِحِهِ ، یَستَشفِعُ بِکُم إلَی اللّهِ رَبِّکُم ورَبِّهِ فی إحیاءِ قَلبِهِ وتَزکِیَهِ عَمَلِهِ ، وإجابَهِ دُعائِهِ وتَقَبُّلِ ما یَتَقَرَّبُ بِهِ ، وَالمَعونَهِ عَلی أمرِ دُنیاهُ وآخِرَتِهِ ، فَقَد سَأَلَ اللّهَ تَعالی ذلِکَ وتَوَسَّلَ إلَیهِ بِکُم ، وهُوَ نِعمَ المَسؤولُ ونِعمَ المَولی ونِعمَ النَّصیرُ . ثُمَّ تُسَلِّمُ عَلَی الشُّهَداءِ مِن أصحابِ الحُسَینِ عَلَیهِ وعَلَیهِمُ السَّلامُ ، وتَستَقبِلُ القِبلَهَ وتَقولُ : السَّلامُ عَلَیکُم یا أنصارَ اللّهِ وأنصارَ رَسولِهِ ، وأنصارَ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ وأنصارَ فاطِمَهَ الزَّهراءِ ، وأنصارَ الحَسَنِ وَالحُسَینِ وأنصارَ الإِسلامِ ، أشهَدُ لَقَد نَصَحتُم للّهِِ وجاهَدتُم فی سَبیلِهِ ، فَجَزاکُمُ اللّهُ عَنِ الإِسلامِ وأهلِهِ أفضَلَ الجَزاءِ ، فُزتُم وَاللّهِ فَوزا عَظیما (12) ، أشهَدُ أنَّکُم أحیاءٌ عِندَ رَبِّکُم تُرزَقونَ ، وأشهَدُ أنَّکُمُ الشُّهَداءُ وأنَّکُمُ السُّعَداءُ وأنَّکُم فی دَرَجاتِ العُلی ، وَالسَّلامُ عَلَیکُم ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ . ثُمَّ عُد إلی مَوضِعِ رَأسِ الحُسَینِ علیه السلام وَاستَقبِلِ القِبلَهَ ، وصَلِّ رَکعَتَینِ صَلاهَ الزِّیارَهِ ، تَقرَأُ فِی الاُولَی الحَمدَ وسورَهَ الأَنبِیاءِ ، وفِی الثّانِیَهِ الحَمدَ وسورَهَ الحَشرِ أو ما تَهَیَّأَ لَکَ مِنَ القُرآنِ ، فَإِذا فَرَغتَ مِنَ الصَّلاهِ فَقُل : سُبحانَ ذِی القُدرَهِ وَالجَبَروتِ ، سُبحانَ ذِی العِزَّهِ وَالمَلکوتِ ، سُبحانَ المُسَبَّحِ لَهُ بِکُلِّ لِسانٍ ، سُبحانَ المَعبودِ فی کُلِّ أوانٍ ، الأَوَّلِ وَالآخِرِ وَالظّاهِرِ وَالباطِنِ وهُوَ بِکُلِّ شَیءٍ عَلیمٌ ، ذلِکُمُ اللّهُ رَبُّکُم فَتَبارَکَ اللّهُ رَبُّ العالَمینَ ، لا إلهَ إلّا هُوَ فَتَعالَی اللّهُ عَمّا یُشرِکونَ ، اللّهُمَّ ثَبِّتنی عَلَی الإِقرارِ بِکَ وَاحشُرنی عَلَیهِ ، وألحِقنی بِالعَصَبَهِ المُعتَقِدینَ لَهُ ، الَّذینَ لَم یَعتَرِضهُم فیکَ الرَّیبُ ولَم یُخالِطهُمُ الشَّکُّ ، الَّذینَ أطاعوا نَبِیَّکَ ووازَروهُ وعاضَدوهُ ونَصَروهُ ، وَاتَّبَعُوا النّورَ الَّذی اُنزِلَ مَعَهُ ، ولَم یَکُنِ اتِّباعُهُم إیّاهُ طَلَبَ الدُّنیا الفانِیَهِ ، ولَا انحِرافا عَنِ الآخِرَهِ الباقِیَهِ ، ولا حُبَّ الرِّئاسَهِ وَالإِمرَهِ ولا إیثارَ الثَّروَهِ ، بَل تَاجروا بِأَموالِهِم وأنفُسِهِم ، ورَبِحوا حینَ خَسِرَ الباخِلونَ ، وفازوا حینَ خابَ المُبطِلونَ ، وأقاموا حُدودَ ما أمَرتَ بِهِ مِنَ المَوَدَّهِ فی ذَوِی القُربَی ، الَّتی جَعَلتَها أجرَ رَسولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ فیما أدّاهُ إلَینا مِنَ الهِدایَهِ إلَیکَ ، وأرشَدَنا إلَیهِ مِنَ التَّعَبُّدِ ، وتَمَسَّکوا بِطاعَتِهِم ولَم یَمیلوا إلی غَیرِهِم . اللّهُمَّ إنّی اُشهِدُکَ أنّی مَعَهُم وفیهِم وبِهِم ، ولا أمیلُ عَنهُم ولا أنحَرِفُ إلی غَیرِهِم ، ولا أقولُ لِمَن خالَفَهُم ، هؤُلاءِ أهدی مِنَ الَّذینَ آمَنوا سَبیلاً . اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعِترَتِهِ ، صَلاهً تُرضیهِ وتُحظیهِ وتُبلِغُهُ أقصی رِضاهُ وأمانیهِ ، وعَلَی ابنِ عَمِّهِ وأخیهِ المُهتَدی بِهِدایَتِهِ المُستَبصِرِ بِمِشکاتِهِ القائِمِ مَقامَهُ فی اُمَّتِهِ ، وعَلَی الأَئِمَّهِ مِن ذُرِّیَّتِهِ : الحَسَنِ ، وَالحُسَینِ ، وعَلِیِّ بنِ الحُسَینِ ، ومُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ ، وجَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ ، وموسَی بنِ جَعفَرٍ ، وعَلِیِّ بنِ موسی ، ومُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ ، وعَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ ، وَالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ وَالحُجَّهِ بنِ الحَسَنِ . اللّهُمَّ إنَّ هذا مَقامٌ إن ربِحَ فیهِ القائِمُ بِأَهلِ ذلِکَ فَهُوَ مِنَ الفائِزینَ ، وإن خَسِرَ فَهُوَ مِنَ الهالِکینَ ، اللّهُمَّ إنّی لا أعلَمُ شَیئا یُقَرِّبُنی مِن رِضاکَ فی هذَا المَقامِ ، إلَا التَّوبَهَ مِن مَعاصیکَ وَالاِستِغفارَ مِنَ الذُّنوبِ ، وَالتَّوَسُّلَ بِهذَا الإِمامِ الصِّدّیقِ ابنِ رَسولِ اللّهِ ، وأنَا بِحَیثُ تَنزِلُ الرَّحمَهُ وتُرَفرِفُ المَلائِکَهُ وتَأتیهِ الأَنبِیاءُ وتَغشاهُ الأَوصِیاءُ ، فَإِن خِفتُ مَعَ کَرَمِکَ ومَعَ هذِهِ الوَسیلَهِ إلَیکَ أن تُعَذِّبَنی فَقَد ضَلَّ سَعیی وخَسِرَ عَمَلی ، فَیا حَسرَهَ نَفسی! وإن تَغفِر لی وتَرحَمنی فَأَنتَ أرحَمُ الرّاحِمینَ . ثُمَّ قَبِّلِ الضَّریحَ وقُل : أیُّهَا الإِمامُ الکَریمُ (13) وَابنَ الرَّسولِ الکَریمِ ، أتَیتُکَ بِزِیارَهِ العَبدِ لِمَولاهُ ، الرّاجی فَضلَهُ وجَدواهُ ، الآمِلِ قَضاءَ الحَقِّ الَّذی أظهَرَهُ اللّهُ لَکَ ، وکَیفَ أقضی حَقَّکَ مَعَ عَجزی وصِغَرِ جَدّی وجَلالَهِ أمرِکَ وعَظیمِ قَدرِکَ ، وهَل هِیَ إلَا المُحافَظَهُ عَلی ذِکرِکَ وَالصَّلاهُ عَلَیکَ مَعَ أبیکَ وجَدِّکَ ، وَالمُتابَعَهُ لَکَ وَالبَراءَهُ مِن أعدائِکَ وَالمُنحَرِفینَ عَنکَ ، فَلَعَنَ اللّهُ مَن خالَفَکَ فی سِرِّهِ وجَهرِهِ ، ومَن أجلَبَ عَلَیکَ بِخَیلِهِ ورِجلِهِ ، ومَن کَثَّرَ أعداءَکَ بِنَفسِهِ ومالِهِ ، ومَن سَرَّهُ ما ساءَکَ ومَن أرضاهُ ما أسخَطَکَ ، ومَن جَرَّدَ سَیفَهُ لِحَربِکَ ، ومَن شَهَرَ نَفسَهُ فی مُعاداتِکَ ، ومَن قامَ فِی المَحافِلِ بِذَمِّکَ ، ومَن خَطَبَ فِی المَجالِسِ بِلَومِکَ سِرّا وجَهرا . اللّهُمَّ جَدِّد عَلَیهِمُ اللَّعنَهَ کَما جَدَّدتَ الصَّلاهَ عَلَیهِ ، اللّهُمَّ لا تَدَع لَهُم دِعامَهً إلّا قَصَمتَها (14) ، ولا کَلِمَهً مُجتَمِعَهً إلّا فَرَّقتَها ، اللّهُمَّ أرسِل عَلَیهِم مِنَ الحَقِّ یَدا حاصِدَهً تَصرَعُ قائِمَهُم ، وتَهشِمُ سوقَهُم ، وتَجدَعُ مَعاطِسَهُم (15) . اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعِترَتِهِ الطّاهِرینَ ، الَّذینَ بِذِکرِهِم یَنجَلِی الظَّلامُ ویَنزِلُ الغَمامُ ، وعَلی أشیاعِهِم ومَوالیهِم وأنصارِهم ، وَاحشُرنی مَعَهُم وتَحتَ لِوائِهِم ، أیُّهَا الإمامُ الکَریمُ ، اذکُرنی بِحُرمَهِ جَدِّکَ عِندَ رَبِّکَ ذِکرا یَنصُرُنی عَلی مَن یَبغی عَلَیَّ ، ویُعانِدُنی فیکَ ویُعادینی مِن أجلِکَ ، وَاشفَع لی إلی رَبِّکَ فی إتمامِ النِّعمَهِ لَدَیَّ ، وإسباغِ العافِیَهِ عَلَیَّ ، وسَوقِ الرِّزقِ إلَیَّ وتَوسیعِهِ (16) عَلَیَّ ، لِأَعودَ بِالفَضلِ مِنهُ عَلی مُبتَغیهِ ، فَما أسأَلُ مَعَ الکَفافِ إلّا ما أکتَسِبُ بِهِ الثَّوابَ ؛ فَإِنَّهُ لا ثَوابَ لِمَن لا یُشارِکُکَ فی مالِهِ ، ولا حاجَهَ لی فیما یُکنَزُ فِی الأَرضِ ولا یُنفَقُ فی نافِلَهٍ ولا فَرضٍ . اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ وأبتَغیهِ مِن لَدُنکَ حَلالاً طَیِّبا ، فَأَعِنّی عَلی ذلِکَ وأقدِرنی عَلَیهِ ، ولا تَبتَلِیَنّی بِالحاجَهِ فَأَتَعَرَّضَ بِالرِّزقِ لِلجِهاتِ الَّتی یَقبُحُ أمرُها ویَلزَمُنی وِزرُها . اللّهُمَّ ومُدَّ لی فِی العُمُرِ ما دامَتِ الحَیاهُ مَوصولَهً بِطاعَتِکَ مَشغولَهً بِعِبادَتِکَ ، فَإِذا صارَتِ الحَیاهُ مَرتَعَهً لِلشَّیطانِ فَاقبِضنی إلَیکَ ، قَبلَ أن یَسبِقَ إلَیَّ مَقتُکَ ویَستَحکَمَ عَلَیَّ سَخَطُکَ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، ویَسِّر لِیَ العَودَ إلی هذَا المَشهَدِ الَّذی عَظَّمتَ حُرمَتَهُ ، فی کُلِّ حَولٍ بَل فی کُلِّ شَهرٍ بَل فی کُلِّ اُسبوعٍ ؛ فَإِنَّ زِیارَتُهُ فی کُلِّ حَولٍ مَعَ قَبولِکَ ذلِکَ بَرَکَهٌ شامِلَهٌ ، فَکَیفَ إذا قَرُبَتِ المُدَّهُ وتَلاحَقَتِ القُدرَهُ . اللّهُمَّ إنَّهُ لا عُذرَ لی فِی التَّأَخُّرِ عَنهُ وَالإِخلالِ بِزِیارَتِهِ مَعَ قُرب المَسافَهِ ، إلَا المَخاوِفُ الحائِلَهُ بَینی وبَینَهُ ، ولَولا ذلِکَ لَتَقَطَّعَت نَفسی حَسرَهً لِانقِطاعی عَنهُ أسَفا عَلی ما یَفوتُنی مِنهُ . اللّهُمَّ یَسِّر لِیَ الإِتمامَ ، وأعِنّی عَلی تَأَدّیهِ وما اُضمِرُهُ فیهِ (17) وأراهُ أهلَهُ ومُستَوجِبُهُ ، فَأَنتَ بِنِعمَتِکَ الهادی إلَیهِ وَالمُعینُ عَلَیهِ ، اللّهُمَّ فَتَقَبَّل فَرضی ونَوافِلی وزِیارَتی ، وَاجعَلها زِیارَهً مُستَمِرَّهً وعادَهً مُستَقِرِّهً ، ولا تَجعَل ذلِکَ مُنقَطِعَ التَّواتِرِ یا کَریمُ . فَإِذا أرَدتَ الوَداعَ ، فَصَلِّ رَکعَتَینِ وقُل : السَّلامُ عَلَیکَ یا خَیرَ الأَنامِ لِأَکرَمِ إمامٍ وأکرَمِ رَسولٍ ، وَلِیُّکَ یُوَدِّعُکَ تَودیعَ غَیرِ قالٍ ولا سَئِمٍ لِلمُقامِ لَدَیکَ ، ولا مُؤثِرٍ لِغَیرِکَ عَلَیکَ ، ولا مُنصَرِفٍ لِما هُوَ أنفَعُ لَهُ مِنکَ ، تَودیعَ مُتَأَسِّفٍ عَلی فِراقِکَ ومُتَشَوِّقٍ إلی عَودِ لِقائِکَ، وَداعَ مَن یَعُدُّ الأَیّامَ لِزِیارَتِکَ، ویُؤثِرُ الغُدُوَّ وَالرَّواحَ إلَیکَ، ویَتَلَهَّفُ عَلَی القُربِ مِنکَ ومُشاهَدَهِ نَجواکَ صَلَّی اللّهُ عَلَیکَ ، مَا اختَلَفَ الجَدیدانِ (18) وتَناوَحَ العَصرانِ وتَعاقَبَ الأَیّامُ . ثُمَّ انکَبَّ عَلَی القَبرِ وقُل : یا مَولایَ ما تَروَی النَّفسُ مِن مُناجاتِکَ ، ولا یَقنَعُ القَلبُ إلّا بِمُجاوَرَتِکَ ، فَلَو عَذَرَتنِی الحالُ الَّتی وَرائی لَتَرَکتُها ولَا استَبدَلتُ بِها جِوارَکَ ، فَما أسعَدَ مَن یُغادیکَ ویُراوِحُکَ ، وما أرغَدَ عَیشَ مَن یُمسیکَ ویُصبِحُکَ! اللّهُمَّ احرُس هذِهِ الآثارَ مِنَ الدُّروسِ (19) ، وأدِم لَها ما هِیَ عَلَیهِ مِنَ الاُنسِ وَالبَرَکاتِ وَالسُّعودِ ، ومُواصَلَهِ ما کَرَّمتَها بِهِ مِن زُوّارِ الأَنبِیاءِ وَالمَلائِکَهِ وَالوافِدینَ إلَیها فی کُلِّ یَومٍ وساعَهٍ ، وَاعمُرِ الطَّریقَ بِالزّائِرینَ لَها وآمِن سُبُلَها إلَیها . اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، ولا تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِن زِیارَتِهِم وإتیانِ مَشاهِدِهِم ، إنَّکَ وَلِیُّ الإِجابَهِ یا کَریمُ (20) .


1- .النساء : 69 و 70 .
2- .قَضَیْتُ وَطَری : إذا نلت حاجتک وبغیتک (المصباح المنیر : ص 663 «وطر») .
3- .أَیْفَعَ الغُلامُ فهو یافع : إذا شارف الاحتلام ولم یحتلم (النهایه : ج 5 ص 299 «یفع») .
4- .فی بحار الأنوار : «نفسک فی سبیل اللّه » بدل «الجهاد» .
5- .سِرار الشهر : آخر لیله یستسرّ الهلال بنور الشمس (النهایه : ج 2 ص 359 «سرر») .
6- .لیس فی بحار الأنوار : «لخیر ابن عمّ» .
7- .فی بحار الأنوار : «المبایعه» بدل «المبالغه».
8- .خامَ عنه : نکص وجَبُنَ (القاموس المحیط : ج 4 ص 110 «الخیم») وفی بحار الأنوار : «عند البأس» .
9- .مَرِسٌ : أی شدیدٌ مُجرَّبٌ للحروب (النهایه : ج 4 ص 319 «مرس») .
10- .کذا فی المصدر والظاهر من الفقرات اللاحقه وأیضا وقوعه بین عبداللّه بن علی وأبی بکر بن علی أنّه عبدالرحمن بن علی بن أبی طالب ، لا عقیل بن أبی طالب ، علما أنّه قد مرّ فی فقره سابقه السلام علی عبدالرحمن بن عقیل بن أبی طالب (راجع : تعلیقه العلامه المجلسی قدس سره فی بحار الأنوار : ج101 ص251) .
11- .القِدْحُ : وهو السهم الّذی کانوا یستقسمون به (النهایه : ج 4 ص 20 «قدح») . والمراد هنا نصیبک .
12- .زاد فی بحار الأنوار هنا : «یا لیتنی کنت معکم فأفوز فوزا عظیما» .
13- .فی بحار الأنوار : «السَّلامُ عَلَیکَ أیّها الإمام الکریم...» .
14- .القَصْمُ : کسر الشیء وإبانته (النهایه : ج 4 ص 74 «قصم») .
15- .المَعْطِسُ : الأنف (المصباح المنیر : ص 416 «عطس») .
16- .فی المصدر : «وتوسّعه» ، والتصویب من بحار الأنوار .
17- .فی بحار الأنوار : «وأعنّی علی تأدیه ما أضمره فیه» .
18- .الجَدِیدَان : یعنی اللیل والنهار (الصحاح : ج 2 ص 454 «جدد») .
19- .درسته الریح : مَحَته (لسان العرب : ج 6 ص 79 «درس») .
20- .مصباح الزائر : ص 221 244 ، بحار الأنوار : ج 101 ص 231 249 ح 38 .



سپس به اتاقی که نزد پاهای علی اکبر علیه السلام است [و قبر شهیدان دیگر ، آن جاست] ، رو می کنی و می گویی : سلام بر تو ، ای ابا عبد اللّه الحسین ! سلامی پایان ناپذیر و ناگسستنی ! سلامی که به سبب کوششت ، سزاوار آنی و به دلیل جهادت ، حقّ آن را داری ! ستوده زیستی و از دست رفتی . خواهش های نفسانی ، تو را به سوی خود نکشیدند و طمع زرق و برق فریبای دنیا ، تو را آلوده نساخت تا آن که دنیا ، زشتی هایش را برایت گشود و بدفرجامی و زشتیِ مقصدش را دیدی و آن را به سرای آخرت فروختی و خود را از آن خریدی و بیشترین سود را بردی و با آن به کسانی پیوستی که « خداوند به ایشان ، نعمت داده : پیامبران ، صدّیقان ، شهیدان و صالحان ؛ و چه همراهان خوبی ! آن ، فضلی از جانب خداست و خدا را در آگاهی ، بس » . سلام بر قاسم بن حسن بن علی ، و رحمت و برکات خدا بر او ! سلام بر تو ، ای فرزند حبیب خدا ! سلام بر تو ، ای فرزند ریحانه پیامبر خدا ! سلام بر تو ، ای دوستی که ناکام از دنیا رفت و دلش با انتقام از دشمنان خدا ، خُنَک نشد و اَجَل ، شتابان به او رسید و آرزویش از دست رفت ! گوارایت باد ، ای محبوبِ محبوبِ خدا ! چه نیکوست بخت تو ، و چه پُر افتخار است شُکوهت ، و چه نیکوست بازگشتگاهت! سلام بر تو ، ای عَون بن عبد اللّه بن جعفر بن ابی طالب ! سلام بر تو ، ای فرزند پرورش یافته در دامان پیامبر خدا ، اقتدا کننده به اخلاق پیامبر خدا ، مدافع حریم پیامبر خدا در کودکی ، دور کننده دشمنان از حرم پیامبر خدا ، درآینده بر مرگ ، و جهاد کننده با شمشیر ، پیش از آن که تنش نیرومند و استخوانش محکم شود و به کمال خود برسد ! تو از همان زمان که بالغ نشده و نورس بودی ، از والایان بودی . از همان زمان نوجوانی ات ، به دنبال بلندترین آرمان در راه نیکی بودی تا آن که نظرت چنین شد که نصیب والای آخرت را در جهاد و فداکاری و جنگ با دشمنان خدا بجویی . پس پیش رفتی ، در حالی که مرگ ، نزدیک بود و به پیکار در آمدی ، در حالی که جانت ، آرام و پاک بود . با صورتت ، به استقبال تیرها می رفتی و با خونت ، تیزیِ شمشیرها را می سودی تا آن که با نیکوترین عمل و درست ترین تلاش ، به گرامی ترین بازگشتگاه نزد خدای متعال ، میهمان شدی و آنچه خدا از نعمت ماندگارِ روزافزون و از میان نارفتنی و خیر تجدید شونده و تمام ناشدنی ، برایت آماده کرده بود ، دیدی . درودهای پی در پی و پیاپی خدا بر تو باد ! سلام بر تو ، ای عبد الرحمان فرزند عقیل بن ابی طالب ، برادر تنی وصی ، امیر مؤمنان که درودهای خدا بر او و خاندانش و بر تو و بر پدرت باد تا آن گاه که شب ، تاریک و روز ، نورافشان است و هلال ماه ، بر می آید و آخر ماه ، پنهان می شود ! خداوند ، از جانب پسر عمویت و نیز اسلام ، بهترین پاداشی را که به نیکانِ برگزیده می دهد ، به تو بدهد ؛ [ پاداش ]آنان که فاجران را کنار زدند و با کافران جنگیدند . درودهای خدا بر تو باد ، ای بهترین پسرعمو برای بهترین پسرعمو ! خداوند ، بر آنچه به تو داده ، بیفزاید تا راضی شوی ، همان گونه که به نهایتِ رضایت او رسیدی و از برتر از آنچه آرزو می کردی نیز گذشت ! سلام بر تو ، ای جعفر بن عقیل بن ابی طالب ؛ سلامی که حقّ تو را ادا کند ، حقّ نسب و خویشاوندی ات ، ارج و منزلتت ، کردارت در از خود گذشتگی و از جان ، مایه گذاشتن برای پسرعمویت و مبالغه ات در از خود گذشتن با او ، تا آن جا که از جام[ِ شهادتِ ] او نوشیدی و در جایگاه دفن او ، جای گرفتی و سزامند پاداش کسی شدی که با جان خود، با خدا معامله می کند و از این معامله ، شادمان می گردد . این ، همان رستگاری بزرگ است که خداوند ، آنچه را از نعمت جاودان در برابر سعیِ بلیغ تو وعده داده بود ، و آنچه در برابر حقّ خویشاوندی و شرکت جُستن ، برایت واجب ساخته بود ، برایت گِرد هم آورد و تو به دو رستگاری رسیدی که جز کسی مانند تو ، به آن دو نمی رسد : مانند تو در قرابت و مکانت و بذل مال و جان برای یاری امام و پسرعمویش . خداوند بر محبوبیت و کرامتت بیفزاید تا در اَعلی علّیّین (والاترین جایگاه بهشت) ، در جوار خدای جهانیان باشی ! سلام بر تو ، ای عبد اللّه بن مسلم بن عقیل ! چه مقام والایی در یاری پسرعمویت داری و چه قدر رستگاری ات نزد خدایت ، نیکوست! بی گمان ، کار تو ، کریمانه و امر تو ، بزرگ و سهم تو در اسلام ، سِتُرگ است . انتقال به سوی خدای جهانیان را بهتر از همسایگیِ کافران دیدی و برای انتقال ، چیزی از جهاد و قتال ، نیکوتر ندیدی . پس با جان خود ، بی ترس و واهمه از مردمان و با دستی استوار در کارزار ، با فاسقانْ رویارو شدی تا آن که دشمنان ، پس از سیراب کردن شمشیر و نیزه ات از خون فرزندان احزاب (نبرد خندق) و آزاد شدگان (فتح مکّه) ، تو را کُشتند ، در حالی که گزند سلاح ، به تو رسیده بود و زخم ها ، تو را بی حرکت کرده بودند و با غلبه بر حبّ نفس ، نه تسلیم گشتی و نه اسارت را پذیرفتی . به آنچه آرزو داشتی ، رسیدی و از آنچه می خواستی و دوست داشتی نیز در گذشتی . خداوند ، آنچه را به سوی آن رفتی ، برایت گوارا کند و بر آنچه می خواستی ، بیفزاید . سلام بر تو ، ای عبد اللّه بن علی بن ابی طالب ، و رحمت و برکات خدا نثارت باد ! تو ، خالِ سپید آشکار میان سیاهی و نور درخشانی . خداوند ، رضایتش را از تو ، دوچندان کند و پاداشِ آنچه را بذل کرده ای ، نیکو گردانَد که تو به همراه برادرت ، از خود گذشتگی نمودی و خونت را در راه رضایت پروردگارت دادی . سلام بر تو ، ای عبد الرحمان بن عقیل بن ابی طالب ، (1) و رحمت و برکات خدا نثارت باد ! سلام بر خانه ای که تو در آن ، جلوه کردی ، و [ بر ] نوری که از پرتو آن ، نور گرفتی ، و [ بر ]شرفی که به آن ، اقتدا کردی . خداوند ، بر رستگاری ای که به آن رسیدی و به پاداشی که برای خود اندوختی ، تهنیتت داد . از خود گذشتگیِ تو با جانت ، بزرگ بود . خونت را به خاطر رضایت خدایت ، پیامبرت ، پدرت و برادرت دادی و بازی را بردی و سودت ، افزون شد تا به شهادت ، رسیدی و به سعادت ، خدا را دیدی . درودهای خدا بر تو و بر برادرت و برادرانت که خداوند ، آلودگی را از آنها زُدوده است و پاک و پاکیزه شان کرده است ! سلام بر تو ، ای ابو بکر بن علی بن ابی طالب ، و رحمت و برکات خدا نثارت باد ! چه نیکو بود امتحان دادن تو ، و چه بالنده بود تلاشت ، و چه خوش بخت شدی از نیل به شرافت و رستگاری با شهادت! با برادرت و امامت ، از خود گذشتگی کردی و با یقینت ، در گذشتی تا خدایت را که درودهایش بر تو باد ، ملاقات کردی و آنچه را به تو احسان کرده بود ، دوچندان نمود . سلام بر تو ، ای عثمان بن علی بن ابی طالب ، و رحمت و برکات خدا نثارت باد ! چه جلیل است منزلت تو ، و چه خوش است یاد تو ، و چه پیداست اثر تو ، و چه مشهور است خبر تو ، و چه والاست مدح تو ، و چه بزرگ است مجد تو ! گوارایتان باد ، ای اهل بیت رحمت ، و جایگاه آمد و شدِ فرشتگان ، و کلیدهای خیر ! درودها و سلام های خدا ، در هر صبح و شام و در هر لحظه و با هر نگاه ، بر شما باد ، ای یاوران دین خدا و یاران اهل بیت از وابستگان تا شیعیان آنان ! بی تردید ، به رستگاری رسیدید و شرف دنیا و آخرت را کسب کردید . ای سَروران من ، ای اهل بیت ! دوستدار شما ، زائرتان است ؛ ثناگوی شما با آنچه خداوند [ از فضائل ] به شما بخشیده است و اهل او گشته اید ؛ زائری که [ افزون بر زبان ثنا ] با دیگر اندام هایش ، به شما پاسخ می دهد و شما را نزد خدای شما و خودش ، شفیع می گردانَد تا دلش را زنده کند و عملش را پاکیزه نماید و دعایش را مستجاب گردانَد و آنچه را که با آن تقرّب جسته ، قبول کند و بر کار دنیا و آخرتش یاری اش دهد . اینها را بی تردید ، از خدای متعال خواسته و با شما به او توسّل جسته ، که او بهترین کسی است که از وی ، درخواست می شود ، و بهترین سرپرست و بهترین یاور است . سپس بر شهیدان از اصحاب امام حسین که بر او و بر ایشان درود باد ، سلام می دهی و رو به قبله می گویی : سلام بر شما ، ای یاوران خدا ، و یاوران پیامبرش ، و یاوران علی بن ابی طالب ، و یاوران فاطمه زهرا ، و یاوران حسن و حسین ، و یاوران اسلام ! گواهی می دهم که شما ، برای خدا خیرخواهی کردید و در راهش جنگیدید . خداوند ، از جانب اسلام و مسلمانان ، به شما بهترین جزا را بدهد ! به خدا سوگند ، به رستگاری بزرگی رسیدید ! گواهی می دهم که شما ، زنده اید و نزد خدایتان ، روزی می خورید . گواهی می دهم که شما شهیدان ، خوش بخت و در درجات والا هستید . سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد ! آن گاه به جایگاه سر حسین علیه السلام باز گرد و رو به قبله ، دو رکعت نماز زیارت بگزار و در رکعت اوّل ، حمد و سوره «انبیا» و در رکعت دوم ، حمد و سوره «حشر» را یا آنچه را از قرآنْ آماده داشتی ، بخوان و پس از نماز بگو : منزّه است خدای دارای قدرت و جبروت ! منزّه است خدای صاحب عزّت و ملکوت ! منزّه است خدایی که با هر زبان ، تسبیحش می گویند ! منزّه است خدای پرستیده شده در همه دوران ، آغاز و فرجام ، آشکار و نهان ، و دانا به همه چیز ! این است خداوند ، صاحب شما . مبارک است خداوند ، پروردگار جهانیان . خدایی جز او نیست . «و خدا از آنچه [برای او] شریک می گیرند ، برتر است» . خدایا ! مرا بر اقرار به تو ، ثابت قدم بدار و بر همان [ عقیده ] محشور گردان ، و مرا به گروه معتقدان به آن بپیوند ؛ کسانی که تردید در تو ، به آنان راه نیافت و شک ، با آنان در نیامیخت ؛ کسانی که پیامبرت را اطاعت و او را تقویت کردند ، بازو به بازویش گذاشتند و یاری اش دادند و از نور فرود آمده با او ، پیروی کردند و پیروی شان ، در طلب دنیای فانی و یا انحراف از آخرتِ باقی و یا حبّ جاه و مقام و ریاست و تقدیم ثروت [ بر زهد و آخرت ] نبود ؛ بلکه با دارایی ها و جان هایشان ، به تجارتی سودآور پرداختند ، هنگامی که بخل ورزان ، زیان می کردند ، و کامیاب شدند ، هنگامی که باطل گرایان ، ناکام گشتند ، و مرز فرمانت را با دوستی با خویشان پیامبر که آن را اجر رسالتش را در هدایت ما به سویت و راه نمایی مان به بندگی ، قرار داده بودی ، بر پا داشتند و به اطاعت از ایشان ، چنگ زدند و به غیر ایشان ، تمایل نیافتند . خدایا ! من ، تو را گواه می گیرم که با ایشان و میان ایشان و همراه ایشان هستم و از آنان ، منحرف نشده ، به دیگران ، میل نمی کنم و به مخالفان ایشان نمی گروم . آنان ، از کسانی که ایمان آوردند ، ره یافته ترند . خدایا ! بر محمّد و خاندان محمّد و خانواده اش ، درود فرست ؛ درودی که تو می پسندی و بهره مندش می کنی و به نهایت رضایت و آرزویش می رسانی ، و نیز بر پسرعمو و برادر ره یافته به راه نمایی اش ، بینا با چراغش و قائم مقام او در امّتش ، و نیز بر امامان از نسل او : حسن ، حسین ، علی بن الحسین ، محمّد بن علی ، جعفر بن محمّد ، موسی بن جعفر ، علی بن موسی ، محمّد بن علی ، علی بن محمّد ، حسن بن علی و حجّه بن الحسن . خدایا ! این ، جایگاهی است که اگر قائم به اهل آن ، در آن سود بَرد ، از رستگاران خواهد بود ، و اگر زیان برَد ، از هلاک شدگان است . خدایا ! من در این جایگاه ، چیزی که مرا به رضایتت نزدیک کند ، نمی شناسم ، جز توبه از معصیت تو ، و آمرزش خواهی از گناهانم ، و توسّل به امام راستین ، فرزند پیامبر خدا . من در جایی ام که رحمت ، نازل می شود و فرشتگان ، به صف می ایستند و پیامبران ، به نزدش می آیند و اوصیا ، آن را در میان می گیرند . پس اگر با وجود کَرَم تو و با این وسیله ای که به سوی تو آورده ام ، باز بترسم که مرا عذاب کنی ، تلاشم گم شده و به عملم زیان رسیده است و وای بر من! و اگر مرا بیامرزی و بر من رحم آوری ، تو مهربان ترینِ مهربانانی ! آن گاه ، ضریح را ببوس و بگو : [ سلام بر تو ] ای امام بزرگوار و فرزند پیامبر بزرگوار ! همچون زیارت برده از مولای خود ، به زیارتت آمده ام ، به امید فضل و بخشش ، و آرزومند ادای حقّی که خداوند ، برایت آشکار کرده است . و چگونه با ناتوانی و کمی جدّیت و بزرگی امر و سِتُرگی منزلتت ، از عهده ادای حقّت بر آیم ؟! آیا جز این ، می توانم که تو را همواره به یاد داشته باشم و بر تو و پدر و جدّت ، درود فرستم ، و از تو پیروی کنم ، و از دشمنان تو و منحرفان از تو ، بیزاری بجویم ؟ خداوند ، لعنت کند هر کس را که در نهان و آشکار ، با تو مخالفت کرد و سواره و پیاده را بر تو شورانْد ، و آن را که با جان و مال خویش ، دشمنانت را افزون کرد ، و کسی را که بدحالی تو ، او را شاد ، و خشم تو ، او را خشنود نمود ، و آن را که شمشیرش را برای جنگ با تو [ از غلاف بیرون کشید و ] برهنه کرد ، و کسی را که خود را به دشمنی با تو ، مشهور ساخت ، و آن را که در مجلس ها ، تو را نکوهید و در سخنرانی هایش ، در نهان و آشکار ، به سرزنش تو پرداخت . خدایا ! لعنت را بر ایشان ، مکرّر ساز ، همان گونه که درود بر او را تجدید می کنی . خدایا ! هیچ پایه ای از آنها را مگذار ، جز آن که آن را در هم بکوبی ، و اتّحاد کلمه ای [ از آنها ] را ، جز آن که پراکنده کنی . خدایا ! دست حقّی را روانه کن تا ایشان را درو کند ، ایستاده شان را بیندازد و تنه شان را خُرد کند و بینی شان را بر خاک بمالد . خدایا ! بر محمّد و خاندان محمّد و خانواده پاکش ، آنان که با ذکرشان ، تاریکی می رود و باران ، فرود می آید ، درود فرست ، و نیز بر پیروان ، وابستگان و یارانشان ، و مرا با آنان و زیر پرچم ایشان ، محشور بگردان . ای امام بزرگوار ! به احترام جدّت ، مرا نزد خدایت چنان یاد کن که مرا در برابر کسی که به من ستم می کند و به خاطر تو با من لجاجت و دشمنی می کند ، یاری دهد و نزد خدایت ، مرا شفاعت کن تا نعمت هایش را بر من ، کامل کند و عافیت را بر من ، فرو ریزد و روزی را به سوی من برانَد و بگسترانَد تا زیادی اش را به خواهان آن ، باز گردانم و با کفاف خرجم چیزی نخواهم ، جز آنچه با آن ، ثواب به دست آورم ، که کسی که تو را در مالش شریک نگردانَد ، ثوابی ندارد . من ، به آنچه در زمین ، اندوخته می شود و در کارهای واجب و مستحب هزینه نمی شود ، نیازی ندارم . خدایا ! من از تو می خواهم و از نزد تو ، روزیِ حلال و پاک می طلبم . مرا بر آن ، یاری ده و توانا بگردان ، و نیازمند مساز تا در پی روزی ، به سویی روان شوم که کارش زشت باشد و گناهش بر گردنم بماند . خدایا ! تا آن گاه که زندگی ام به طاعت تو می گذرد و به عبادت تو مشغولم ، آن را طولانی کن ، و چون چراگاه شیطان شد ، مرا به سوی خود ببر ، پیش از آن که دشمنی ات به من برسد و خشمت بر من ، مستحکم شود . خدایا ! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و بازگشت به این مرقد که حرمتش را بزرگ داشته ای ، در هر سال ، بلکه در هر ماه و یا حتّی هر هفته ، برایم آسان بگردان که زیارت هر ساله آن ، به شرط قبول تو ، برکتی فراگیر است ، تا چه رسد به آن که بتوان زودتر و با فاصله کمتر به انجام رسانْد . خدایا ! مرا در به عقب افکندن و فاصله انداختن در زیارت او با وجود کمیِ مسافت ، عذری نیست ، جز هراس هایی که میان من و او جدایی انداخته است که اگر اینها نبودند ، از حسرت جدایی و تأسّف بر آنچه از دستم رفته است ، جان می دادم . خدایا ! به پایان بردن [ زیارت ] را برایم آسان بگردان ، و مرا به ادای آن و آنچه در درون ، نیّت کرده ام و شایسته می بینم ، یاری ده ، که تو با نعمتت ، به سوی او ره نموده ای و بر آن ، یاور بوده ای . خدایا ! اعمال واجب و مستحب و زیارتم را بپذیر و آن را زیارتی مستمر و عادتی پا بر جا و پی در پی ، نه گسسته ، قرار بده ، ای کریم! و هنگام وداع ، دو رکعت نماز بخوان و بگو : سلام بر تو ، ای بهترینِ مردمان برای بهترین امام و بهترین پیامبر ! دوستدارت ، تو را وداع می گوید ، نه از سرِ دشمنی یا از روی ملالت از ماندن نزد تو و یا مقدّم کردن غیر تو بر تو و یا روی گرداندن از تو و توجّه به کس دیگری که برایش از تو سودمندتر باشد ؛ وداعی سوگمندانه بر جدایی ات و با اشتیاق به دیدار دوباره ات ؛ وداع کسی که برای زیارت [ دوباره ] تو ، روزشماری می کند و روزها را کنار می نهد تا به صبحگاهِ حرکت به سوی تو برسد و برای نزدیک شدن به تو و دیدن نجوای تو که خدا بر تو درود فرستد ، دریغ می خورد تا آن گاه که روز و شب ، می آیند و می روند ، و صبح و شام ، در برابر هم و روزها در پی هم هستند . آن گاه ، خود را روی قبر بینداز و بگو : ای مولای من ! جانم از مناجات با تو ، سیر نمی شود و دل ، جز به همسایگی با تو ، قانع نمی گردد . اگر وضعیت پشتِ سرم اجازه می داد ، آن را رها می کردم و با هم جواری تو ، عوض نمی کردم . چه خوش بخت است کسی که صبح و شام ، نزد تو باشد ! و چه زندگی خوشی دارد آن که شب و روز ، با توست! خدایا ! این آثار را از فرسودگی ، نگاه دار و اُنس و برکت ها و خوشی کنونی آن را و تکریم پیوسته اش با زیارت پیامبران و فرشتگان و میهمانان آن را در هر روز و ساعت ، استمرار ببخش و راه زیارتش را با زائران او ، آباد کن و راه های رسیدن به او را ایمن کن . خدایا ! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و این را آخرین زیارت ایشان و آخرین بارِ آمدن من به مرقدهای آنان ، قرار مده ، که تو مستجاب کننده ای ، ای کریم!



1- .علامه مجلسی ، در تعلیقه ای بر این سلام ، نوشته است : «در مصدر اصلی چنین است ؛امّا ظاهر عبارت های بعدی و نیز قرار گرفتن این نام ، میان نام دو فرزند دیگر علی بن ابی طالب علیه السلام (یعنی عبد اللّه بن علی و ابو بکر بن علی) ، نشان می دهد که او باید عبد الرحمان بن علی بن ابی طالب باشد و نه عبد الرحمان بن عقیل بن ابی طالب که پیش از این ، به او سلام داده شد» (ر . ک : بحار الأنوار : ج 101 ص 251) .



الفصل الخامس عشر : زِیارَتُهُ مِنَ البُعدِ15 / 1الحَثُّ عَلی زِیارَتِهِ مِن بَعیدٍالکافی عن ابن أبی عمیر عمّن رواه عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام :إذا بَعُدَت بِأَحَدِکُمُ الشُّقَّهُ ونَأَت (1) بِهِ الدّارُ ، فَلیَعلُ أعلی مَنزِلِهِ وَلیُصَلِّ رَکعَتَینِ وَلیُؤمِ بِالسَّلامِ إلی قُبورِنا ؛ فَإِنَّ ذلِکَ یَصِلُ إلَینا (2) . (3)

کامل الزیارات عن سدیر :قالَ لی أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام : یا سَدیرُ تُکثِرُ مِن زِیارَهِ قَبرِ أبی عَبدِ اللّهِ الحُسَینِ؟ قُلتُ : إنَّهُ (4) مِنَ الشُّغُلِ . فَقالَ : ألا اُعَلِّمُکَ شَیئا إذا أنتَ فَعَلتَهُ کَتَبَ اللّهُ لَکَ بِذلِکَ الزِّیارَهَ؟ . فَقُلتُ : بَلی جُعِلتُ فِداکَ ! فَقالَ لی : اِغتَسِل فی مَنزِلِکَ وَاصعَد إلی سَطحِ دارِکَ ، وأشِر إلَیهِ بِالسَّلامِ ، یُکتَب لَکَ بِذلِکَ الزِّیارَهُ . (5)



1- .نَأَیْتُ : أی بَعُدتُ (الصحاح : ج 6 ص 2499 «نأی») .
2- .قال الشیخ الطوسی قدس سره فی تهذیب الأحکام ذیل الخبر : وتسلّم علی الأئمّه من بعید کما تسلّم علیهم من قریب ، غیر أنّک لا یصحّ أن تقول : «أتیتک زائرا» بل تقول فی موضعه : «قصدت بقلبی زائرا إذ عجزت عن حضور مشهدک ، ووجّهت إلیک سلامی لعلمی بأنّه یبلغک صلّی اللّه علیک ، فاشفع لی عند ربّک جلّ وعزّ» ، وتدعو بما أحببت .
3- .الکافی : ج 4 ص 587 ح 1 ، تهذیب الأحکام : ج 6 ص 103 ح 179 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 599 ح 3202 عن هشام ، المقعنه : ص 490 ، کامل الزیارات : ص 480 ح 733 و ص 483 ح 738 ، بحار الأنوار : ج 101 ص 365 ح 1 و ص 367 ح 8 و ص 370 ح 13 .
4- .قال العلّامه المجلسی قدس سره : قوله : «قلت إنّه» أی ترک الإکثار المفهوم من سکوته عن الجواب (بحار الأنوار : ج 101 ص 367) .
5- .کامل الزیارات : ص 482 ح 737 ، بحار الأنوار : ج 101 ص 367 ح 7 .